محاسبه شاخص توده بدنی (BMI)


 

"شاخص توده بدنی" (BMI) معیار خوبی برای این است که آیا شما وزن مناسبی دارید یا نه
برای محاسبه
BMI می‌توانید وزن‌‌تان را بر حسب کیلوگرم بر قدتان بر حسب متر تقسیم کنید و عدد حاصل را دوباره بر عدد قدتان بر حسب متر تقسیم کنید یا به عبارت دیگر وزن بر حسب کیلوگرم تقسیم بر مجذور عدد قد به متر.

تفسیر عدد
BMI به این صورت است:

اگر عدد به دست آمده کمتر از 18.5 است، بیانگر آن است که وزن شما کمتر از حد طبیعی است.
عدد بین 18.5 تا 24.9 به معنای وزن سالم است.
عدد بین 25 تا 29.9 به معنای داشتن اضافه‌وزن است.
عدد بین 30 تا 39.9 بیانگر چاقی است.
عدد 40 و بالاتر چاقی مرضی را نشان می‌دهد.

روش محاسبه انرژی مورد نياز روزانه

 


آیا می دانید چگونه باید انرژی روزانه ی مورد نیاز بدن خود را محاسبه کنید، آیا می دانید بدن شما در چه وضعیتی از نیاز به انرژی به سر می برد. دکتر گيتي بهدادي پور،كارشناس تغذيه در گفتگوی اختصاصی با سامانه خبری سلامت نیوز راه های محاسبه انرژی روزانه را توضیح می دهند.


1-ابتدا انرژی پايه را حساب می کنيم( با استفاده از فرمول هريس بنديکت):
(سن×4.7)-(قد×1.7)+(وزن×9.6)+655=برای زنان
(سن×6.8)-(قد×5)+(وزن×13.7)+66= برای مردان
(قد را به سانتيمتر و وزن را به کيلوگرم در نظر می گيريم)


2-سپس فاکتور فعاليت را برای فرد تعيين می کنيم:
-برای افراد بسيار غير فعال= 1.3
-برای افرادی که کمی فعال هستند= مردان: 1.6        /    زنان: 1.5  
-برای افرادی که فعاليت متوسط دارند= مردان: 1.7    /    زنان: 1.6
_برای افرادی که فعاليت سنگين دارند=مردان: 2.1      /   زنان: 1.9


3-انرژی پاِيه را درفاکتور فعاليت ضرب می کنِيم. کالری مورد نياز روزانه بدست می آيد.
65-55% اين کالری را برای کربو هيدرات  30-25% را برای چربی و20-15% آن را برای پروتئين در نظر می گيريم.

 برای محاسبه وزن نرمال به طريق زير عمل می کنيم:

 (اختلاف قد از 150×0.9)+45=زنان-
(اختلاف قد از 150×1.1)+48=مردان-

زندگی اجتماعی، سلامت فرد را بهبود می بخشد

 


مانند بسیاری از افراد دیگر، شما نیز برای بدن خود ارزش زیادی قائل هستید، البته بدنی که تحت فشار زیاد قرار دارد، و استفاده های غیر صحیح از آن می کنید. شما هزاران هزار کار مختلف برای انجام دادن دارید و به همین دلیل وقت کمی برای خوابیدن و استراحت کردن باقی می ماند و این چرخه هر روز تکرار می شود. این در حالی است که حفظ سلامت بدن فقط با پیدا کردن چند دوست صمیمی قابل حل می باشد.

دیپاک کاپرا اظهار می دارد که "سلامت فردی در گرو حفظ تعادل بدن، ذهن و روح است." بنابراین اگر می خواهید سالم و تندرست باشید، باید در تمام جنبه های زندگی خود به ویژه بخش اوقات فراغت و زندگی اجتماعی تعادل برقرار کنید.

اگر هر روز کار می کنید و وقت زیادی ندارید تا با دوستان و یا خانواده خود بگذرانید به زودی زود دچار مشکلات عاطفی و جسمانی خواهید شد، چرا که برای نیازهای روحی و فیزیکی خود اهمیت لازم قائل نشده اید. در حقیقت ساده ترین و کم خرج ترین راه تقویت سلامت این است که دوستان زیادی را در اطراف خود جمع کنید و روابط اجتماعی خود را نیز افزایش دهید.

● فواید داشتن پشتیبان

بر اساس گفته های سایت thirdage.com بسیاری از تحقیقات گویای این مطلب هستند که افرادی که با دیگران در ارتباط گسترده ای به سر می برند خیلی کمتر از افرادی که در تنهایی سر می کنند دچار بیماری های مختلف می شوند. و اگر هم افراد اجتماعی دچار بیماری شوند خیلی زود بهبودی حاصل می کنند. حمایت عاطفی حتی می تواند مرگ را نیز به تاخیر بیندازد. یکی از دانشجویان هاروارد بیان می کند که مرگ در افرادی که همیشه تنها هستند تقریبا در حدود ۲۰% از افرداری که با دیگران دارای ارتباطات وسیع هستند بیشتر می باشد.

همچنین در تحقیق دیگری که دکتر والری آنرا انجام داده، چندین داوطلب سالم را در معرض ویروس سرما خوردگی قرار دادند. سپس محققین در آنها به دنبال پیدا کردن ظهور سرما خوردگی نشستند. تنها ۳۴% از کل داوطلبانی که دارای روابط اجتماعی متنوع و مثبت بودند، دچار سرماخوردگی شدند. اما کسانیکه دارای روابط اجتماعی نبودند این رقم در آنها ۲۰% بیشتر از گروه اول گزارش شد. بنابراین می توانیم نتیجه بگیریم که ارتقاء روابط اجتماعی می تواند خطر ابتلا به بیماری را در شما به نصف کاهش دهد!

● بیماری های تنهایی

آمار و ارقام نشان می دهد که برقرارای ارتباط های اجتماعی باعث ایجاد سلامت در افراد مختلف است. افرادی که با دیگران در ارتباط هستند خیلی کمتر دچار ایست و سکته های قلبی می شوند و معمولا از سلامت نسبی برخوردار می باشند. به علاوه بیماری هایی نظیر بیماری قلبی، جنون، سرماخوردگی های معمولی و آنفلونزا خیلی کمتر در افرادی که با دیگران در ارتباط هستند بروز می کند.

چرا افراد معاشرتی خیلی کمتر از گوشه نشینان دچار بیماری می شوند؟ فرض محقیقین بر این امر استوار است که افراد معاشرتی به دلیل رابطه ای که با سایر افراد برقرار می کنند خیلی کمتر در معرض استفاده از الکل، و مواد مخدر قرار گرفته و دارای رژیم های غذایی ناسالم و پیرو زندگی غلط نمی باشند. به علاوه هیچ گاه هم نسبت به تست های پزشکی بی توجهی نمی کنند و نسبت به علائم بیماری های مختلف نیز حساس هستند.

کسانی که در اطراف شما هستند تشویقتان می کنند که بیشتر مراقب سلامت جسمانی خود باشید و به شما پیشنهاد می کنند که لذات و خوشی های ناسالم جسمی و روحی را کنار بگذارید.

داشتن دوستان و آشنایان زیاد میزان استرس را کاهش می دهد و متابولیسم بدن را نیز به طور شگفت انگیزی بهبود می بخشد. استرس باعث می شود تا بدن شما حالت تهاجمی به خود گیرد، این امر باعث افزایش کورتیزول شده و سیستم ایمنی بدن را تضعیف می کند.

آزاد کردن استرس از طریق برقراری رابطه با دیگران و تخلیه احساسی فیزیک بدن را تغییر داده و احتمالا میزان هورمون هایی که باعث بالا رفتن فشار خون و سایر بیماری ها می شوند را نیز کاهش می دهد.

● ایجاد سلامت اجتماعی

برای بدست آوردن فواید ارتباطات اجتماعی چه کاری می توان انجام داد؟ مثل تمام آدمهایی که در این دنیای پرسرعت، سرشار از استرس، خودمحوری، و غربی گرایی هستند، شانس شما نیز برای بدست آوردن مهارت های اجتماعی و دوستان بیشتر محدود است. این امر نه تنها برای شخص شما سودمند و با ارزش می باشد بلکه دارای فواید فیزیولوزیک نیز می باشد.

دوستان وسیله بسیار مناسبی برای پشتیبانی اجتماعی هستند چرا که به عنوان نوعی منبع آرامش برای تخلیه استرس به شمار می روند و شما را در زمانی که دچار خلا عاطفی هستند همراهی می کنند. در این قسمت لیستی از اموری را که به وسیله آن می توانید زندگی اجتماعی خود و بالطبع سلامت جسمانیتان را بهبود بخشید، آورده ایم.

بهداشت حرفه ای

 

 

 

 بهداشت حرفه ای

بهداشت محيط

 

 

 تاریخچه بهداشت حرفه ای در جهان :

بهداشت حرفه ای شاخه ای از علم بهداشت است که با شناسایی ، ارزشیابی و کنترل عوامل زیان آور در محیط کار از بروز بیماریها و عوارضی که ممکن است توسط عوامل زیان آور فیزیکی ، شیمیایی ، بیولوژ یکی ، ارگونومیکی بوجود آید ، جلوگیری می کند .

کنترل عوامل تهدید کننده سلامت در محیط کار تا حد زیادی از ظهور عواقب و عوارض بعدی شامل بیماریها و حوادث شغلی و رکود اقتصادی و کاهش بهره وری بعلت از کار افتاذگی می کاهد برای اولین بار سقراط و ابوعلی سینا در آثار خود از دردهای شکمی قولنج مانند در بین کارگران نقاش نام برده اند که مسلما" با سرب موجود در رنگهای مصرفی ارتباط داشته است . پس از این تاریخ به چهره های درخشانی در تاریخ برمی خوریم که اکثر اوقات عمر خود را به مطالعه در کارگاهها و معادن و بررسی بیماریهای ناشی از کار گذرانیده اند در زیر به اختصار به چند نفر از پیشگامان علم بهداشت حرفه ای اشاره میکنیم :

 

دکتر اگری کولا ( 1555- 1494 )

نامبرده یکی از پزشکان برجته قرن شانزدهم میلادی است که کتابی در 12 جلد در مورد جنبه های مختلف بهداشت کارگران و تهویه در معادن نگاشت . نامبرده استفاده از پارچه نازک بعنوان ماسک جهت محافظت معدن چیان در برابر گرد و غبار را توصیه کرده است .

 

دکتر رامازینی ( 1633 )

دکتر رامازینی در سال 1633 میلادی در ایتالیا بدنیا آمد و بعدها بعلت خدکمات ارزنده اش در بهداشت حرفه ای بعنوان (( پدر طب کار)) نامیده شد وی در سال 1601 کتاب معروف خود را به نام Demorbis Artoficum Diatriba )  ) را منتشر کرد و نامبرده مطالعات زیادی را در مورد کارگران معادن ، شیشه سازان ، نقاشان ، آهنگران و سایر مشلغل بعمل آورده و به بیماریهای حاصله و نحوه ایجاد آنها پرداخت .

او نخستین فردی است که به پزشکان توصیه کرد در ضمن پرسشهای خوذ از بیمار ، شغل او را نیز مورد پرسش قرار دهند ، زیرا او معتقد بود که ممکن است ارتباطی نزدیک بین شغل فرد و بیماری وی وجود داشته باشد .

 

دکتر چارلز تاکرا ( 1833-1795 )

نامبرده در سال 1831 کتابی درباره اثر مشاغل مختلف بر سلامت و طول عمر منتشر کرد و در نوشته های خود به ارتباط بین سل ریوی و بیماریهای ناشی از گرد و غبار توجه نموده است .

 

دکتر توماس لگ (1932 – 1863)

نامبرده مطالعات زیادی در مورد مسمومیت با سرب داشته و در سال 1921 به اتفاق یکی از همکارانش کتابی در زمینه مسمومیت ناشی از سرب نگاشت .

 

دکتر آلیس هامیلتون ( 1970- 1869 )

وی بیش از 40 سال از عمر خود را صرف تحقیق در باره خطرات شغلی در صنایع مختلف نمود ولی تحقیقات دامنه داری در باره مسمومیت ناشی از سرب ، جیوه و سیلیکوزیس در معادن انجام داده است .

تاریخچه بهداشت حرفه ای در ایران :

 شروع فعالیتهای رسمی در زمینه ایمنی و بهداشت کار در ایران به سال 1325 همزمان با تشکیل وزارت کار و امور اجتماعی و تدوین قانون کار بر می گردد. در سال 1337 قانون مزبور با اصطلاحات و تغییراتی بصورت قانون به تصویب رسید که در این قانون وظایف مربوط به ایمنی و بهداشت کار بعهده اداره کل بازرسی کار محول گردیده بود .

این وضعیت تا قبل از سال 1362 ادامه داشت تا اینکه پس از تشکیل جلسات متعددی کارشناس و جلب نظر وزارت کار و امور اجتماعی و وزارت بهداری وقت و پیشمهاد و تصویب نامه مورخه 3/10/1362 هیئت دولت و به منظور جلوگیری از دوباره کاری و ارتقاء کیفیت ارائه خدمات برای حفظ و بالا بردن سلامت شاغلین ، مسائل بهداشتی محیط کار و کارگران به وزارت بهداری محول گردید و انجام این وظیفه ، ابتدا واحدی تحت عنوان واحد بهداشت حرفه ای در دفتر کل خدمات بهداشتی ویژه تاسیس و سپس به اداره کل بهداشت حرفه ای تغییر نام یافت . اداره کل بهداشت حرفه ای در آن زمان مسئولیت حفظ و ارتقاء سطح سلامت نیروهای شاغل کشور در حرف مختلف را عهده دار گردید تا اینکه با تصویب قانون کار جدید درتاریخ آبانماه سال 1369 و به استناد ماده 85 این قانون وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکی عهده دار نظارت بر مسائل بهداشتی درمانی کارگران و محیط کار و وزارت کار و امور اجتماعی عهده دار نظارت بر ایمنی و حفاظت فنی کارگران گردید .

در حال حاضر مسئولیت نظارت و اجرای برنامه ها و طرحهای بهداشت حرفه ای در کشور بعهده مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی میباشد .

هدفهای بهداشت حرفه ای

کمیته مشترک کارشناسان (WHO ) و(ILO) در سال 1953 هدفهای بهداشت حرفه ای را این چنین بیان کرده اند :

1- تامین ، حفظ و ارتقای سطح سلامت جسمانی ، روانی و و اجتماعی کارکنان همه مشاغل

2- پیش گیری از بروز بیماریهاو حوادث ناشی از کار

3- انتخاب کارگر یا کارمند برای محیط و شغلی که از نظر جسمانی و روانی توانایی انجام آن را دارد یا به طور اختصار تطبیق کار با انسان

 

بهداشت محيط

مهندسي بهداشت محيط شاخه اي از مهندسي است كه حفاظت محيط زيست از اثرات سوء ناشي از فعاليت هاي انساني ، حفاظت جوامع انساني از عوامل سوءزيست محيطي  و بهتر نمودن كيفيت محيط براي سلامتي و رفاه انسان را بعهده دارد . انسانها در تماس با محيط زيست گاهي اثر سوء برآن گذاشته و گاهي نيز در اثر آلودگي هاي موجود در محيط ضرر مي بينند. براي مهندسين بهداشت محيط لغت محيط زيست ممكن است بعد جهاني به خود بگيرد يا ممكن است يك ناحيه اي باشد كه مشكلي در آن موجود است و يا راجع به حجم كوچكي از مواد مايع ، جامد يا گازي در يك راكتورخانه باشد.

براي هر عمل طبيعي آلودگي زا هر تغيير ناخوشايند فيزيكي، شيميايي و يا بيولوژيكي شاخص طبيعت و براي هر حادثه اي كه كيفيت محيط نزديك يا مجاور را خراب مي كرد حوادث طبيعي ديگري وجود داشت كه كيفيت اوليه را به اين محيط باز مي گرداند.

نگرانيهاي بهداشتي هر يك از سه محيط هوا، آب و زمين ممكن است ميزبان مواد شيميايي و بيولوژيكي كه اثر سوء بر سلامت انسانها مي گذارند باشند. تعداد زيادي از بيماريها مي توانند به وسيله زائدات انساني و حيواني از طريق اجزاي محيط زيست انتشار يابد.

چارت تشكيلاتي واحد بهداشت محيط استان:

مهندس نواب رازمند   

مدير گروه بهداشت محيط و حرفه اي استان

مهندس صدف ابراهيمي

كارشناس بهداشت محيط ( مواد غذايي )

مهندس ماشاا... مريدي

كارشناس مسئول فيزيك بهداشت

منوچهر مافي

كاردان نقشه برداري

فاطمه صادقي

كاردان بهداشت محيط

شرح وظايف بهداشت محيط:

1-نظارت و پايش بر ويژگيهاي فيزيكي و شيميايي و بيو لوژيكي آب آشاميدني

2- نظارت بر اماكن عمومي و مراكز تهيه و توزيع و فروش مواد غذايي

3-نظارت و كنترل كيفيت مواد غذايي

4-بهسازي محيط روستا

5-اجراي پروژه هاي شهر سالم – روستاي سالم

6-اجراي طرح توسعه پايدار روستاها BDN

7-نظارت بر اجراي طرح ادغام بهداشت مواد غذايي در سيستم شبكه

8- نظارت و پايش مراكز پرتوهاي يونساز

9-نظارت و پايش يد موجود در نمكها از طريق يد سنجي

10-نظارت بر طرح مبارزه با دخانيات

11- پيگرد موارد متخلفين بهداشتي به دادگاه

12-نظارت و پيگيري تشكيل كميته ستاد حوادث غير مترقبه

13-پيگيري و نظارت بر فعاليتهاي كميته حفاظت از منابع آب استان

14-پيگيري مصوبات كارگروه بهداشت و درمان و تامين اجتماعي استان

15-نظارت و اجراي پروژه هاي مبارزه با حشرات و جوندگان

16-كنترل عفونت هاي بيمارستاني

17-اجراي برنامه هاي آموزش پرسنل

18- نظارت بر اجراي برنامه هاي آموزش صنوف

19- نظارت بر نحوه توزيع مواد گندزدا و سموم

20-نظارت و پيگيري و كنترل آلودگي هوا

21-نظارت بر نحوه دفع مواد زائد بيمارستاني

 

 

 

وزارت بهداشت

 

از زمانی که انسان خود را شناخت درد را شناخته است و به سلامتی توجه نشان داده است. با وجود این که هیچ گاه اهمیت سلامتی از اهمیت نیازهای دیگر انسان مانند خوراک و پوشاک و کار و مسکن کمتر نبوده، هرگز مانند امروز به یک موضوع اجتماعی همه گیر تبدیل نشده است. با آن که درباره تاریخ پزشکی کتابهای بسیاری نوشته اند ولی داستان تکامل پزشکی را نمی توان نمی توان به صورت کامل بیان کرد. داستان پزشکی، داستانی دراز است که انسان را در دوره های مختلف مراحل پیشرفت وی، و فرهنگ و تمدن او در بر می گیرد. هنری سیرجرسیت مورخ پزشکی اعلام داشته که هر فرهنگی نظام پزشکی خود را بوجود آورده و پزشکی چیزی جز یک جنبه از تاریخ هر فرهنگ نیست.

پزشکی اولیه آبستن از میل طبیعی و زاییده ی ضرورت و نیاز بوده است. به علت محدود بودن دانش انسان پیش از تاریخ ، بیماریها و در واقع تمام گرفتاری ها و بلاها به خشم خدایان و حلول روح شیطان در بدن و در اثر کینه توزی ستارگان و سیارات منسوب می شد. قرون متمادی این نوع پزشکی در سرزمینهایی چون هندوستان، چین، مصر، بین البنهرین، یونان و روم ادامه داشت. در دوران قرون وسطی که غرب در خواب طولانی هزار ساله تاریکی آرمیده بود در شرق دانشمندانی چون بوعلی سینا یک مجموعه بیست و یک جلدی به نام قانون پزشکی از خود به جای گذاشت که نشانه ی نظریات و کارهای نام برده در پزشکی است. نفوذ اندیشه های طب اسلامی به سرزمین های تحت سلطه مسلمانان در اروپا و بیداری تدریجی اروپا از خواب طولانی قرون وسطایی سپیده دم پزشکی علمی را نوید می داد. «برخی از مورخان این احیا و بیداری را در دوره بین سالهای 1600 - 1454میلادی می دانند. تا امروز هزاران کشف از بدن انسان و بیماری ها و همچنین هزاران اختراع دستگاههایی برای تشخیص بیماری به و جود آمده و نظریات مختلفی در علت بیماری از تک علتی تا چند علتی مطرح شده اند و پزشکی را از بعد زیست شناسانه به سمت اجتماعی سوق داده اند و مفاهیم جدیدی چون پزشکی اجتماعی و جامعه شناسی پزشکی و ... بوجود آمده اند تا از ابعاد وجنبه های مختلفی بیماری/ سلامت را بررسی نمایند؛ تا تضمینی برای  حفظ سلامت و  ارتقاء آن باشد.

در کشور ما هنوز تاریخ جامع  ومانع و مدونی از تجارب پزشکی نگارش نشده است و تا زمانی که این کار انجام نشود، تاریخ پزشکی غرب همچنان به حساب تاریخ پزشکی جهان گذاشته خواهد شد و مجسمه شیخ الرئیس ابو علی سینا، همچنان در تصاحب این پزشکی، زینت بخش تالار ورودی دانشگاه بوبین یی در پاریس خواهد ماند.

مساله پردازی حکمت طب در ایران، جریانات و اکتشافات درمانی، پژوهش ها  و روش های سنتی بهداشتی و پیشگیری، از صدقه به عنوان واکسیناسیون گرفته تا طب دینی و غذایی و گیاهی  و فیزیکی و حرکتی و ... همه این ها جایگاه تمدن کهن ایرانی را درطب جهانی مشخص می دارد. مطالعه تاریخ طب در فرهنگ هزاران ساله کشور ما  پژوهشی چند رشته ای ومطالعه ای چند منظوره را می طلبد زیرا محتواهای دینی، انسانی، فرهنگی، روانی، اجتماعی آن بسیار غنی تر از حد تصور ماست.

اهداف سازمان

فراهم آوردن موجبات تامين بهداشت و درمان كليه افراد كشور از طريق گسترش خدمات بهداشتي، درماني و آموزشي .

وظایف وزارت بهداشت و درمان

1- تدوين و ارائه سياستها، تعيين خط مشي ها و برنامه ريزي براي فعاليتهاي مربوط به تربیت نيروي انساني گروه پزشكي،‌ پژوهشي خدمات بهداشتي،‌ درماني،‌ دارويي،‌ بهزيستي و تامين اجتماعي.

2- تامين بهداشت عمومي و ارتقا سطح آن از طريق اجراي برنامه هاي بهداشتي خصوصا در زمينه بهداشت محيط،‌ مبارزه با بيماريها،‌ تغذيه و تنظيم خانواده و بهداشت دهان و دندان، ‌آموزش بهداشت عمومي،‌ بهداشت كار، ‌ بهداشت مدارس و شاغلين با تاكيد بر اولويت مراقبت هاي بهداشتي اوليه به ويژه بهداشت مادران و كودكان با همكاري و هماهنگي دستگاههاي ذيربط.

3- ايجاد نظام هماهنگ بهداشت، ‌درمان و آموزش پزشكي و گسترش شبكه تلفيقي بهداشت و درمان.

4- تعيين رشته ها و مقاطع تحصيلي مورد نياز كشور جهت تصويب شوراي عالي انقلاب فرهنگي و اجراي برنامه هاي تربيت نيروي انساني گروه پزشكي در جهت نيل به خودكفايي و نيز ايجاد و گسترش موسسات واحدهاي پژوهش پزشكي و نظارت بر پژوهشها و هماهنگ ساختن برنامه هاي موسسات تحقيقاتي پزشكي.

5- برنامه ريزي به منظور توزيع متناسب و عادلانه نيروي انساني و ساير امكانات (آموزش پزشكي و تسهيلات بهداشتي درماني) كشور با تاكيد بر اولويت برنامه هاي بهداشتي و رفع نياز مناطق محروم و نيازمند.

6- فراهم نمودن تسهيلات لازم براي برخورداري همگان از خدمات درماني در حدود امكانات از طريق ايجاد مراكز درماني دولتي و بهبود استاندارد آنها و استفاده از همكاري موسسات خيريه و بخش خصوصي و انواع بيمه هاي درماني.

7- تامين منابع مالي با بهره گيري از اعتبارات عمومي ،‌حق بيمه درآمدهاي اختصاصي و كمكها و مشاركت مردمي.

8- تامين و ارائه خدمات لازم به معلولين جسمي،‌ ذهني و اجتماعي و انجام اقدامات حمايتي براي كودكان در سنين قبل از دبستان و سالمندان و خانواده و افراد بي سرپرست و نيازمند و تشويق و ترغيب افراد خير و موسسات خصوصي جهت ارائه خدمات مذكور.

گروه های هدف: همه مردم

 ویژگی های سازمانی

1- قانونی بودن: تشكيل وزارت بهداشت،‌ درمان و آموزش پزشكي، به موجب قانون تشكيل وزارت بهداشت مصوب 24/7/1364.

2- مستقل بودن: در اجرا و برنامه ریزی و طبق اصل 7 قانون اساسی  که در فعالیت قانونی خود آزاد و مستقل است.

3- داشتن اختیار: برای تصویب آئین نامه، آئین نامه های مصوب وزارت بهداشت حکم قانون را دارند و عدول از این بخشنامه ها عدول از قانون محسوب می شود.

4. کنترل سیاسی: کنترل مجلس برعملکرد وزارت (حق تحقیق و تفحص)حق سوال و خواستن توضیح(استیضاح) وزیر بهداشت.

5-مسولیت مالی: اگر عملکرد قانونی این وزارت باعث خسارت به غیر باشند قانونا موظف به جبران خسارت هستند.

6- نظارت قضایی:دیوان عدالت اداری و سازمان بازرسی کل کشور با نظارت مستمر و دائمی و ارائه گزارش به قوه قضاییه.

نقد:

١.  نا همخوانی توسعه برنامه های سلامتی باگذر سريع اپیدمیولوژيک بیماري ها.

٢ . پايین بودن سهم بخش سلامت ازGDP

٣. ناكار آمدي در هماهنگي و سازماندهي مناسب بین عناصر موثر در درون بخش سلامت و عناصر بین بخشي.

4. واگذاری بخشی از وظايف تولیتی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی به ساير سازمانها (نظام پزشکی،وزارت رفاه)

5 . نارسايي نظام اطلاعاتي در تهیه اطلاعات كارآمد، مناسب وبه هنگام در بخش درماني.

6 . ناكارآمد بودن نظام ثبت بیماريهای غیر واگیر وبرخی بیماريهای واگیر.

7. نبودن متولي مشخص در مديريت اطلاعات و ارتباطات علیرغم وجود طرح ساختار و تشکیلات مصوب.

8 . ناكار آمدي در توزيع يارانه هاي سلامت.

 9 . نقش شوراي عالي سلامت کشور در مقابل شوراي عالي رفاه و تامین اجتماعي شفاف نیست و خطوط تعامل اين دو شورا تعريف نشده است.

10 . جايگاه و نقش دولت در حیطه هاي بیمه اي ، حمايتي و امدادي ( میزان و عمق مداخله) مشخص نیست.

11 . شوراي عالي بیمه خدمات درماني داراي تركیبي كاملاً دولتي است و نقش طرفهاي مختلف (بیمه گر، خدمت دهنده، خدمت گیرنده و مردم) در آن متناسب نیست.

12. ناعادلانه بودن توزيع سهم بهداشت از بودجه های عمومی بخش سلامت

13. ناعادلانه بودن شديد نظام پرداخت کارکنان و ناکار آمدی نظام تشويق وتنبیه

14. بیماري نگر بودن نظام بیمه (فقدان بیمه هاي سلامت نگر)

 15. نامناسب بودن تعريف و حدود تعهدات بیمه خدمات درماني پايه و بیمه هاي مكمل و عدم دستیابي به پوشش بیمه پايه کامل در كشور

16. نارسايي در كنترل كیفیت دارو ، غذا و فرآوردههاي بیولوژيك، آرايشي و بهداشتي و تجهیزات آزمايشگاهی و پزشکي، علی رغم قوانین و مقررات قابل دفاع.

نقش ورزش در سلامت روانی – اجتماعی

 

چکیده               

ورزش و حرکات منظم بدنی علاوه بر سلامت جسم بر سلامت روحی و روانی و اجتماعی فرد فواید زیادی دارد و در سازگاری فرد در جامعه و شخصیت فرد تءثیر می گذارد.ورزش در درمان بیماری های نظیر افسردگی و نیز بر حافظه تآثیر می گذارد.ورزش برای جوانان تکیه گاهی امن به حساب می آید تا در پناه آن به نهایت رشد و کمال مطلوب انسانی دست یابند .

مقدمه

در دنیای معاصر ، ورزش به عنوان پدیده ای موثر در همه ی جوامع جایگاه ویژه ای پیدا کرده است. ارتباط فعالیت های بدنی و ورزش با علوم مختلف زمینه های جدیدی را برای مطالعه ی انسان فرا هم کرده و گستردگی مطالب و مسائل مرتبط با ورزش و تربیت بدنی به حدی است که نیاز به علوم تخصصی و مطالعات ویژه را ایجاد کرده است در این مقاله مطابق با موضوعی که انتخاب شده است بخش روانی و اجتماعی ورزش مور بررسی قرار گرفته و تمامی مطالب ارائه شده جنبه ی کاربردی دارد و تمامی افراد در گرو ه های سنی مختلف می توانند مورد استفاده قرار دهند

تعریف ورزش و تندرستی

«ورزش عبارت است از یک فعالیت نهادینه شده که مستلزم کاربرد نیروی جسمانی شدید با استفاده از مهارت های جسمانی پیچیده به وسیله شرکت کنندگانی است که توسط عوامل درونی و بیرونی تحریک می شوند. این تعریف با فعالیت های ورزشی سازمان یافته ارتباط پیدا می کند » (کوشافر ،۱۳۸۱، ص ۵۸ ) در جوامع اسلامی با توجه به این که کلیه سیاستگذاری ها در خدمت مکتب می باشد ، تربیت بدنی نیز جدا از این اصل کلی نبوده و ضمن این که پی ریزی این علم  بر مبنای مسائل جسمانی و فیزیکی است ولی در نهایت وسییله ایست که در کمال و تعالی انسان ها موثر بوده و می تواند گامی در جهت اهداف غایی انسان ها که همان سیر الی الله است  بر دارد. (عزیز آبادی فراهانی ،۱۳۷۳ ،ص ۷) «همانطوری که با ورزش قوت جسمانی خودتان را تقویت می کنید ، قوای روحانیتان را هم تهیه و تقویت کنید. همانطوری که کوشش میکنید جسمتان قوی باشد ، کوشش کنید که روحتان هم قوی باشد »(امام خمینی (ره)،۱۳۸۶،ص۲۵۵) از نظر سازمان بهداشت جهانی ،«تندرستی صرفاً نداشتن بیماری و ضعف نیست؛ بلکه منظور از آن سلامتی کامل جسمی ، ذهنی ، اجتماعی و روحی است .  در حقیقت  دو هدف عمده تندرستی ، به تأخیر انداختن مرگ  و  از بیماری است» ( گائینی ، ۱۳۸۶ ،ص ۲۷)

چکیده ای از تاریخچه پیوند تن و روان

فیلسوفان در بستر تاریخ همواره درباره دوگانگی یا یک پارچگی تن و روان تردید داشته اند . از شواهد موجود چنین بر می آید که در روزگاران کهن تن و روان را یک پارچه می داشتند .در فرهنگ های نخستین عقیده بر این بود که بیماری از رسوخ ارواح خبیثه در بدن ناشی می شود . باستان شنا سان جمجمه های سوراخ شده از عصر سنگی پیدا کرده اند که به عمد با ابزارهای سنگی سوراخ شده بودند .گمان می رود که انسان های عصر سنگی می خواستند با سوراخ کردن جمجمه ، ارواح خبیثه را از بدن بیمار خارج کنند .

یونانیان از نخستین مردمانی بودند که فرضیه ی جدایی تن و  روان را مطرح کردند . آنان به جای آن که بیماری را  به ارواح خبیثه نسبت دهند آن را پیامد بر هم خوردن تعادل مایعات بدن می دانستند . بر طبق این فرضیه ،که ابتدا توسط بقراط عنوان شد و جالینوس آن را بسط داد بیماری از برهم خوردن تعادل چهار خلط در بدن ایجاد می شود .این چهار خلط عبارتند از:خون ،سوداء ، صفرا و بلغم.

از این رو درمان بیماری مستلزم برقراری تعادل مجدد بین این چهار خلط بود. از شواهد چنین بر می آید که در این دوران تأثیر عوامل روانی بر بیماری کاملاً نادیده گرفته می شد. در سده های میانه سبب شناسی و درمان بیماری در قلمرو جن شنایس قرار گرفت. علت بیماری را تنبیه خدایان می دانستند و برای درمان آن بیماران را شکنجه و آزار می دادند .

با آغاز دوره رنسانس و انجام پژوهش های پزشکی نظریه برهم خوردن تعادل خلط ها  در بدن مردود شناخته شد  و نظریه ای به عنوان آسیب شناسی یاخته ای رواج یافت .بر پایه این نظریه آسیب های وارد بر یاخت های بدن عامل کلیه ی بیماری ها به شمار می آمدند .پژوهش های آزمایشگاهی و پیشرفت های روز افزون علم پزشکی  در این دوره باعث شدند که توجه این علم به جای روان به عوامل جسمانی معطوف گردد .دانشمندان در تلاش برای در هم شکستن خرافات گذشته ، از نظریه دوگانگی تن و روان قویاً جانبداری کردند اکنون ما شاهد تغییرات زیادی در این شیوه تفکر هستیم .در حاال حاضر دانشمندان معتقدند سلامت جسمی فرد با عوامل روانی و محیط اجتماعی وی در ارتباط است .تن  و روان با یکدیگر در تعاملند و هر دو در سلامت و بیماری دخالت دارند. (منشئی ،۱۳۷۶،صص۳و۴)

تأثیر ورزش در اجتماعی شدن

پژوهش های اجتماعی شدن در ورزش با توسعه ی جامعه شناسی ورزش ارتباط مستقیم داشته است .طی دهه ۱۹۶۰ و اوایل دهه ۱۹۷۰ برای تبیین جنبه های گوناگون شرکت در فعالیت های ورزشی تلاش بسیاری شده است .اغلب مطالعات اجتماعی شدن در ورزش حول دو مسأله متمرکز بوده است .یکی پیشایندهای شرکت در ورزش یعنی اینکه چگونه و تحت چه شرایطی شخص به ورزش رو می آورد و دیگری پیامد های شرکت در ورزش .این دو فرایند را اجتماعی شدن در نقش اجتماعی و اجتماعی شدن از طریق نقش اجتماعی نیز نامیده اند . لذا در اغلب منابع دو عنوان اجتماعی شدن در ورزش و اجتماعی شدن از طریق ورزش به چشم می خورد .در اولی فرد در نقش ورزشی مانند «ورزشکار » اجتماعی می شود و در دومی به یاد گیری نگرش ها ، ارزشها ، مهارت ها و  گرایش هایی کلی – مانند جوانمردی ،انضباط – اشاره دارد که تصور می شود در فعالیت های ورزشی حاصل آید .اجتماعی شدن از طریق ورزش عبارت است از تأثیر ورزش بر باورها ، نگرش ها و … .

چنین پنداشته می شود که در درس هایی که از شرکت کردن در ورزش می آموزیم به سایر جنبه های اجتماعی انتقال پذیر است و از این طریق فرد را برای شرکت موفقیت آمیز در آن زمینه ها یاری می دهد .

دانیش اظهار می دارد که کودکان مهارت های ارتباط و تصمیم گیری را با شرکت در ورزش کسب می کنند . (عبدلی ، ۱۳۸۶ ،صص ۱۳۶و ۱۳۹ ) تربیت بدنی در قبول مسولیت برای پرورش و القای ارزش های اجتماعی در افراد جامعه خصوصاً دانش آموزان مدارس سهیم بوده و به عنوان عاملی در جهت تقویت ارزش های اجتماعی و رفتار های مطلوب انسانی موثر است .(عزیز آبادی فراهانی ، ۱۳۷۳ ،ص ۱۱ ) اهتمام به موضوع اجتماعی شدن و رابطه ی آن با ورزش زمانی به اوج خود رسید که سمیناری بین المللی با موضوع « اجتماعی شدن از طریق ورزش» بر پا شد این سمینار که در سال ۱۹۷۱ در کانادا برگزار گردید به این نتیجه رسید که فرهنگ بدنی عاملی مهم در اجتماعی شدن فرد می باشد .(انور الخلولی ،۱۳۸۳ ،ص۲۰۰ ) به عقیده ی راجر کایو آ «تمدن فقط در سایه برتری و ارزش والای قهرمانی یعنی بازی رقابت آمیز و مسابقه ای که سر چشمه ی دموکراسی و حکومت مردم بر مردم است به وجود آمده است. » (توماس ،۱۳۷۰ ،ص ۹۳ ) روند اجتماعی شدن  کودکان با فعالیت های اولیه ورزشی آنان آغاز میشود و موجبات رشد و تکامل حرکتی در دوره کودکی و مشارکت ورزشی آنان در سال های بعد را فرا هم می کند .(ام .هی وود ،۱۳۸۷،ص۴۷۴ )

 تأثیر ورزش در شخصیت

شخصیت اجتماعی بیان کننده ی رشد صحیح و طبیعی روانی افراد است . چنانچه تربیت بدنی در یک جامعه مطابق با اصول این علم در نظر باشد ، افراد ورزشکار را از فرد گرایی و خود محوری خارج کرده و رشد روحیات طبیعی را در فرد بهبود می بخشد که در نتیجه شکوفا شدن این استعداد، فرد باسایر افراد اجتماع آسانتر ارتباط بر قرار کرده و در کنار آنها زندگی می نماید .(عزیز آبادی فراهانی ،۱۳۷۳،ص ۲۰ ) جرج کلی از روانشناسان معروف ، «شخصیت را روش و شیوه خاص هر فردی در جستجو برای پیدا کردن و تفسیر معنای زندگی تعریف می کند .» مطالعات انجام یافته نشان می دهد که ورزشکاران و قهرمانان ،با شهامت و فدا کار می باشند و بر اراده خود تسلط دارند .(کوشافر، ۱۳۸۱ ،صص۱۷۱و۱۷۲ ) بازی و ورزش  پیوند تنگاتنگی با رشد و تکامل شخصیت کودک دارند و آن را به مرحله نضج و آگاهی اجتماعی می رسانند . پژوهشگران تحقیقات فراوانی پیرامون نقش بازی وگیم ها در اجتماعی شدن و همچنین درباره این مسأله به انجام رسانده اند که چگونه فعالیت های بدنی ،روی هم رفته در تکوین تصویر روشنی از بدن در ذهن کودک ،که به تصویر بدن معروف است ،تأثیر می گذارد .تصویری که مفهوم خود بدنی و در نتیجه مفهوم خود پنداره بر پایه ی آن استوار است و نخستین خشت بنای شخصیت کودک به شمار می آید .فعالیت حرکتی عموماً فرصت پر باری برای خود شکوفایی کودک فرا هم می آورند . کودک در ضمن پرداختن به بازی تجربه های پیروزی و شکست  را از سر می گذراند  و این تجربه ها در گسترش تصورات او و پیوند دادن مفاهیم و اهداف و چشم انداز های وی با واقعیت خویش تأثیر می گذارد و ادراک واقع بینانه و غیر مبالغه آمیز او از حدود و توانایی های جسمش را افزایش می دهد که این خود ، شخصیت اجتماعی او را نضج می دهد و به وی اعتماد به نفس می بخشد و باعث دور شدنش از خصلت هایی چون خود شیفتگی و غرور  می گردد بی آنکه از ارزش او چه در برابر خودش چه در برابر دیگران  چیزی بکاهد.(انور الخلولی ، ۱۳۸۳ ،صص ۸۲و ۸۳) دیدگاهی نیز اعتقاد دارد که ورزش به عنوان واسطه و عامل ارتباط بین فرد با خودش یا دیگران است. این شناخت چند جنبه ای می تواند در ساز گاریهای اجتماعی و شخصیت دخیل باشد .درباره ارتباط ورزش با صفات شخصیتی ، آیزاک با گرد آوری لیست مهمی از نتایج تحقیقات ورزش و شخصیت بیان کرد که سه زمینه خوب از شخصیت در رابطه با ورزش از قبیل برون گرایی ، روان رنجوری و سایکوتیسم وجود دارد و برخی از صفات ،حالات و خلق و خوی ارتباط خوبی با رفتار ورزشی دارند.وی می گوید: « تغییرات ناشی از ورزش در شخصیت به تدریج و آهسته و پس از سالها روی می دهد ،زیرا ورزش اعمال سیستم عصبی سمپاتیک ،انتظارات و ارزش ها را تغییر می دهد. » (عبدلی ،۱۳۸۶ ،صص۶۰ و ۶۱)

 تأثیر ورزش در اخلاق و رعایت حقوق دیگران

 چون برنامه های تربیت بدنی امکان و شرایطی دارد که شخصیت و ماهیت افراد بروز می کند و آشکار می گردد لذا رفتار و اعمال ناشایسته شناخته می شود و جایگزینی خصایص انسانی و رعایت قوانین صورت می گیرد .بدین گونه هر فرد می تواند از احترام لازم در بین دسته و جامعه خود برخوردار گردد.این ارتباط مطلوب شکل گرفته و به صورت اخلاق در آمده و به قلمرو های خارج نیز انتقال یافته و مشاهده می شود .(کوشافر،۱۳۸۱،ص۶۸ )

هربرت رید اغراق نکرده است آنجا که می گوید : «من کاملاً موافقم که تربیت ورزشی تا حدی به پرورش اراده می انجامد .همچنین از این که در مدارس ما زمانی را به بازیها اختصاص می دهند متأسف نیستم ،بلکه بر عکس ،این زمان تنها زمانیست که به بهترین وجه می گذرد … اخلاق ورزشی روحیه تیمی و گروهی ،به سنتی ،در کنار دیگر سنت های اجتماعی ، تبدیل شده است .» (انور الخلولی ، ۱۳۸۳ ،ص ۸۰ ) انتقال و کاربرد آموخته های اجتماعی ورزش ها و انعکاس این رفتار های آموخته شده فرد را برای زندگی در گروه آماده تر می سازد .تجربه اجتماعی کسب شده از راه فعالیت های گروهی تربیت بدنی در حل مسائل اجتماعی بسیار مفید می باشد .تصمیم گیری های منطقی ، قضاوت های اخلاقی و تجربه آنها در میادین ورزشی قابل انتقال به زندگی هستند . تقلید از مربیان و رهبران در گفتار و کردار که مورد احترام شرکت کنندگان در فعالیت های ورزشی هستند باعث ایجادصفات برجسته و مطلوب در ورزشکاران و دانش آموزان می گردد .کنترل احساسات ،احترام به قوانین ،رعایت منافع جمعی از جمله عاداتی هستند که در ورزش امکان آموزش آنها موجود است .اغلب ورزشکاران اذعان دارند که فلسفه زندگی مربیان و طرز رفتار آنها در زندگی اجتماعی و اخلاقی این گروه موثر بوده ، زیرا آنان در موقعیت بهتری برای الگو برداری قرار دارند .تربیت اخلاقی ورزشکاران از رفتار مربیان نشأت می گیرد پس مربیان با اعتماد به کار و نقش خود لازم است اصول انسانی و اخلاقی را رعایت کنند . (کوشافر ،۱۳۸۱ ،ص ۱۷۷ ) از آنجا که انجام مهارت های ورزشی طبق قوانین و مقررات خاص هر رشته اجرا می گردد و رعایت مقررات بازی برای کلیه بازیکنان الزامی می باشد ،در نتیجه ، بازی موقعیتی است برای آموزش رعایت مقررات و قرار داد های اجتماعی ،خصوصاً برای کودکان که درسنین اولیه با مقررات اجتماعی درگیر نیستند اثرات کاربردی را به همراه دارد.(عزیز آبادی فراهانی ،۱۳۷۳، ص ۲۰ )

 تأثیر ورزش در کاهش افسردگی

 به عقیده ی محققین ،ورزش باعث شادی و نشاط و بالا بردن اعتماد به نفس می گردد زیرا افراد افسرده یا اعتماد به نفس ندارند یا میزان آن در انان  بسیار پایین است . ورزش احساس رضایت باطنی شخص را بالا برده و فرد حس می کند که به موقعیت هایی دست یافته است . (فراهانی ،۱۳۸۶ ) ورزش در درمان بسیاری از بیماری ها از جمله افسردگی تأثیر به سزایی دارد. ۳۰ دقیقه ورزش در روز می تواند آثار افسردگی به اندازه ی برخی روش های روانی- درمانی و داروهای ضد افسردگی کاهش دهد .به گزارش پایگاه اینترنتی مرکز پزشکی دانشگاه تگزاس ،بررسی روان پزشکان نشان می دهد روزانه ۳۰ تا ۳۵ دقیقه  ورزش می تواند آثار و عوارض افسردگی تا نصف کاهش دهد و این کار برابر با تأثیر روش های درمانی متداول و مصرف برخی داروهای افسردگی می باشد.

روانپزشکان قصد دارند با استفاده از نتایج این تحقیق  شیوه ای مختلط از روش های روان درمانی و ورزش را برای درمان افسردگی ابداع کنند .(سایت تبیان،۱۳۸۸) فواید ورزش در بهبود افسردگی به طور فهرست وار ارائه می –شود :

۱-احساس کاهش قابل ملاحضه ی غم واندوه

۲-افزایش اعتماد به نفس

۳-ایجاد احساس موفقیت

۴-افزایش خلاقیت های فردی (رضوانی ، ۱۳۸۷)

در یکی از جالبترین تحقیقات کلینیکی مشخص شده است که ورزش نه تنها در معالجه افسردگی بسیار موثر است بلکه نقش به سزایی در جلوگیری از بازگشت این بیماری دارد و با توقف انجام حرکات ورزشی خطر بروز علایم افسردگی افزایش چشم گیری خواهد داشت . به گفته یکی از روانشناسان مهم نیست که افراد افسرده به چه میزان ورزش می کنند بلکه مهم این است که به طور مرتب روزانه وقتی را برای این امر اختصاص دهند.(سایت پارس نایس ،۱۳۸۸ )

 تأثیر ورزش در کاهش اضطراب

 استرس هنگامی رخ می دهد که فرد احساس کند بین قابلیت های فردی خود و آن چه در یک موقعیت خاص لازم است توازن وجود ندارد ،در عین حال پیامد عمل نیز مبهم باشد .( س .رابرتس و همکاران ، ۱۳۸۲ ،ص ۱۱۶)

در زمانی که احساس نگرانی و اضطراب پیش می آید انسان باید به کار و فعالیتی مشغول شود چون معمولاً ذهن انسان در یک لحظه نمی تواند به چند موضوع متفاوت فکر کند .دراین میان هر قدر کار و فعالیت حالت سرگرم کنندگی بیشتری داشته باشد موثر تر خواهد بود . این عمل باعث خواهد شد راحتتر با افکار اضطراب زا مبارزه کند . در واقع خواهیم توانست ذهن خود را از درگیر شدن با افکار منفی منحرف کنیم.در این خصوص ورزش کردن باعث خواهد شد فرد در مواجه با شرایط اضطراب زا  خونسردی و آرامش بیشتری داشته باشد . تحقیقات کارشناسان نشان میدهد  که ورزش تأثیرات فیزیولوژیکی بر بدن دارد که این تأثیرات فیزیو لوژیک فراهم کننده آرامش در افراد هستند .( پناهی ، ۱۳۸۸ ) در دنیای امروزه  دانستن راه و روش زندگی و پیشرفت عملاً بدون استرس امکان پذیر نیست و در بین جوامع بشر به صورت قانون در آمده است . نظام پیچیده ی کنونی ما چنان است که دستگاه عصبی ما در طی روز دائماً از سوی تکان های استرس زای کوچک و بزرگ بسیار زیاد ی بمباران می شود و دستگاه های عصبی- عضلانی ما دائماً در حالت تنش به سر می برند . در نتیجه استرس یکی از عمومی ترین مشکلاتی است که افراد با آن روبرو هستند . و از آنجایی که امروزه مسأله سالم زیستن و رابطه ی آن با فعالیت های بدنی اهمیتی اساسی یافته است ، تمرین و ورزش یکی از ساده ترین ابزار هایی است که استرس را کنترل می کند . ما می دانیم که ورزش مداوم بدنی در صورتی که به درستی انجام شود و با بیماری شخص در تضاد نباشد در نگهداری سلامت جسم و روان و بهزیستی فرد و پیشگیری از بسیاری از بیماری ها ، یکی از مهم ترین عوامل به شمار می رود . و این واقعیتی است که فعالیت بدنی ، استرس عاطفی را به طور موثر می نشاند و بسیاری از پیامدهای نا خوشایند آن را خنثی می کند اگر چه ورزش مشکلات کاری را حل نمی کند و یا وقتی در ترافیک قرار گرفته ایم  کار پلیس راهنمایی و رانندگی را انجام نمی دهد و راه را برای ما باز نمی کند مطمئناً به دلیل فعل و انفعالاتی که در بدن صورت می گیرد  به ما کمک می کند که از عهده فشار روحی بر آییم و از تبدیل آن به یک مسأله مزمن جلوگیری کنیم ( سایت وگاب ، ۱۳۸۸ ) .

 نقش ورزش در پر کردن اوقات فراغت

 فراغت شامل فعالیت هایی جدا از اجبار های شغلی ، خانوادگی و اجتماعی است که در آن فرد فقط به میل خود عمل می کند . در نتیجه فراغت ، کار یا بی کاری نیست ، بلکه یک تجربه با ارزش زندگی است و به قول ارسطو ،فراغت جدیترین مشغله انسان است (جمشیدی،  ۱۳۸۷ ) . دکتر ناش در کتاب فلسفه ی تفریحات سالم و اوقات فراغت را آن بخش از زندگی تعریف می کند که « شخص کار موظف و تکالیف دینی و اجتماعی خود را انجام دارده و در خواب نیست ». بنا براین شامل ساعتی است که با تفریحات و ورزش سپری می کند . در فراغت اندکی که امروزه میسر و ممکن است  اجرای برنامه های مناسب تفریحی ورزشی برای تلطیف زندگی ، کاستن از فشارهای زندگی ماشینی ، ارضای غرایز و تمایلات ذاتی ، تأمین سلامت جسمانی و روانی ضرورت دارد . این امر مورد توجه برنامه ریزان تعلیم و تربیت بوده و از هفت بند اهداف تعلیم و تربیت در بند ششم : استفاده صحیح از اوقات فراغت جایگاه پیدا کرده و آموزش های لازم نظری و عملی در مدارس صورت می پذیرد (کوشافر ،۱۳۸۱ ، ص ۸۹ ).یکی از روش هایی که  می تواند اوقات فراغت افراد جامعه را زیر پوشش قرار دهد و بسیاری از ضعف ها و کمبود های جسمانی و روانی را رفع و درمان کند ، ورزش و تفریحات سالم است . تربیت  بدنی و ورزش گذشته از جبران ضعف ها و حفظ تندرستی ، افراد  را برای زندگی ، تلاش و اهداف مشترک آماده می سازد . استفاده از بازی در اوقات فراغت فرصتی برای پیشرفت فرد فرا هم می نماید ( جمشیدی ، ۱۳۸۷ ) . فراغت همیشگی انسان را گرفتار بی حو صلگی و دلتنگی می سازد .انسان بی کار فرصت پیدا می کند که خاطرات گذشته را تجدید کند و در غم و اندوه گرفتار شود یا به آینده فکر کند و دچار دلهره و اضطراب شود . تربیت بدنی در رفع این عوارض سهیم است و عامل موثری برای مبارزه با بیحوصلگی و پر کردن اوقات فراغت فرد می باشد (عزیز آبادی فراهانی  ، ۱۳۷۳ ، صص ۲۵ و ۲۶ ) . ورزش بعنوان یکی از روش های گذران اوقات فراغت در جذب ارزش های فرهنگی موثر است . در ورزش های  گروهی بازیکن تلاش می کند تا برای جذب بهتر درگروه ، رضایت سایر بازیکنان را به دست آورد و از این طریق ملاک ها ی سازگاری در جمع را در خود ایجاد نماید . از دیدگاه جامعه شناسی ، گذران اوقات فراغت با ورزش از غیر پویا شدن و به انحراف رفتن توانایی های افراد جامعه به ویژه جوانان جلوگیری می کند و در مقابل ، قابلیت تولید و بهره وری آنها در قالب های مختلف اجتماعی و اقتصادی را هر چه بیشتر تقویت می نماید ( عبدلی، ۱۳۸۶ ، ص ۱۸۰ ) .

به طور کلی ورزش در تمام دوران زندگی انسان ها حائز اهمیت است ولی چون مبنای تربیت جسمی و روحی در سنین جوانی گذاشته می شود باید اهمیت بیشتری در این دوران برای ورزش  قائل بود  . ورزش علاوه بر آن که موجب می شود جوانان سرگرمی مناسبی برای گذران اوقات فراغت خود داشته باشند در نأمین سلامت جسمی  و روحی آنان تأثیر بسزایی دارد . بسیاری از آثار نامطلوب محیط اجتماعی ، اقتصادی وضع خانوادگی، وراثت و نظایر آن با استفاده از ورزش می تواند کاهش یابد یا حتی به طور کلی از میان برود .تربیت بدنی و ورزش اگر به طور اصولی و بر اساس یک برنامه منظم و صحیح استفاده شود در تحقق بسیاری از نیاز های مهم دروران جوانی ، شناخت زندگی سالم اجتماعی و اصلاح یا جلو گیری از رفتار های انحرافی نقش موثری می تواند داشته باشد  (قنایی ، ۱۳۸۷ ) .

 تأثیر ورزش بر فرهنگ

« فرهنگ را می توان به عنوان مجموع ویژگی های رفتاری و عقیدتی اکتسابی اعضای یک جامعه خاص  تعریف کرد واژه تعیین کننده در این تعریف همان واژه اکتسابی است » ( کوئن ، ۱۳۸۶ ،ص ۳۹) ورزش بخش مهمی از فرهنگ ملل در جهان معاصر است بحث های محافل گوناگون ، سر فصل روزنامه ها ، برنامه های رادیوئی و تلویزیونی جایگاه آن را روشن ساخته است . اعلام موفقیت در مسابقات ملی و بین المللی میلیون ها نفر را شاد و و شکست در برنامه ها مردم را غمگین و خشمگین می سازد . جلب میلیون ها نفر تماشاچی  به استادیوم ها ،تبلیغات تجاری در کنار و خلال مسابقات  ، حمایت تماشا گران و استقبال آنان از تیم های مورد علاقه در کمک به بالا بردن استعداد ها و ارائه ی مطلوب و موزون حرکت ها و فعالیت های ورزشی موثر می باشد .( کوشافر ، ۱۳۸۱ ، ص ۱۶۷ ) . ورزش ، تمرین تفکر واقع گرایانه و پرهیز از تفکر ذهنگرایانه است .  با ورود  ورزش به فرهنگ ایده آلیست این تفکر به نفع فرهنگ رئالیست رنگ می بازد. ابعاد غیر مادی فرهنگنظیر اعتقادات ، آداب و رسوم و ارزش و نیز ابعاد مادی فرهنگ نظیر معماری و تکنولوژی ،تحت تأثیر ورزش وارد سیر تکاملی می شوند . یکی از جلوه های غیر مادی فرهنگ ، جایگاه زن در جامعه است . در جهان ورزش تجلی آزادی زن از قیومیت مرد مشاهده می شود . پس از تربیت ورزشی زن به عنوان یک انسان شجاع  و سرسخت به جامعه باز می گردد (خزایی ، ۱۳۸۸ ) .

 تأثیر ورزش بر حافظه

مدت هاست که فواید ورزش برای قلب و عروق شناخته شده است . اما امروزه مشخص شده است که ورزش برای همه ی بدن حتی مغز سودمند است . ورزش جریان خون را در کل بدن افزایش می دهد و بالطبع جریان خون در مغز نیز افزایش می یابد . به نظر می رسد افزایش جریان خون در مغز فرایند از دست رفتن بافت سلولی مغز را که در حدود ۴۰ سالگی شروع می شود کند می کند. محققان هنوز مطمئن نیستندکه میزان مورد نیاز ورزش برای بهتر شدن حافظه چقدر است ، اما چیزی که می دانیم این است که حتی مقدار بسیار کمی ورزش و فعالیت فیزیکی می تواند به بهتر شدن حافظه شما کمک کند و این تأثیر وقتی بیشتر میشود مرتباً و حداقل سه بار در هفته ورزش کنید ( ترکمان ،۱۳۸۸ )تحقیقات دکتر هیتر .س.اولیف در دانشگاه علوم تندرستی اورگان در آمریکا نشان داد سالمندانی که یک برنامه تمرینی شامل راه رفتن سریع بر روی نوار گردان را سه بار در هفته و به مدت یک ساعت ، در طول چهار ماه انجام می- دادند حافظه وزمان واکنش آنها ،بهبود یافته بود . تحقیقات بیشتر نشان داد که آهسته دویدن ، راهپیمایی  دوچرخه سواری و حرکات موزون نیز مانند راه رفتن سریع موجب بهبود حافظه و زمان واکنش در سالمندان می شود . پژوهشگران همچنین دریافتند سالمندانی که در یک برنامه تمرینی ، قدرتی و انعطافی به مدت یک ساعت ۳ بار در هفته و در طول ۴ ماه شرکت کردند عملکردشان در اجرای آزمون های حافظه بهبود یافت  . اگر چه این گونه بهبود حافظه بیشتر در سالمندانی که تمرین های هوازی انجام می دهند رخ می دهد اما تحقیقات بیشتر نشان داده است که هیچ تمرین ورزشی نسبت به تمرین های ورزشی دیگر از لحاظ تأثیر بر حافظه برتری ندارد . به عبارت دیگر بین ورزش های مختلف از حیث تأثیر بر حافظه تفاوت معنی داری مشاهده نمی شود ( اچ. ویلمور وال . کاستیل ، ۱۳۸۶ ، صص۲۴۱ و۲۴۲ ).در نتیجه تمرین های ورزشی مداوم میزان جریان خون در مغز افزایش می یابد افزایش جریان خون موجب اکسیژن رسانی وتغذیه بهتر نرون های مغز شده و از تنگ شدن عروق مغز جلوگیری می کند . این تأثیرات خود موجب پیشگیری از فراموش و زوال توانمندی های ذهنی درسالمندی می شود . تمرین های ورزشی همچنین موجب آزاد سازی نوعی فاکتور رشد به نام B.D.N.F  می شود که می تواند نرون ها را درمقابل آسیب وصدمه مقاوم نمودو از بروز بیماری های آلزایمر و پارکینسون تا حدودی جلوگیری کند ( دانغیان ، ۱۳۸۸)

 نتیجه گیری

 ورزش و فعالیت بدنی در صورتی که به صورت منظم و مستمر صورت گیرد آثار مفیدی در فرد برجای  می گذارد . آثار اجتماعی و روانی ورزش در فرد عبارت است از: کمک به فرد در جریان اجتماعی شدن و سازگاری با محیط  ، کمک به فرد درتکامل شخصیت مناسب ، پر کردن اوقات فراغت و جلوگیری از انحرافت اجتماعی به خصوص در دوران جوانی ،تصحیح و تکمیل اخلاق مناسب و آماده کردن فرد برای رعایت حقوق دیگران ،کمک به فرد در جریان فرهنگ سازی  و داشتن فرهنگی مناسب . همچنین هنگام ورزش با توجه به فعل و انفعالاتی که در بدن صورت می گیرد بیماریهایی از قبیل : افسردگی ، اضطراب و استرس ،آلزایمر که در طول عمر به سراغ آدمی می آیند به تدریج از میان می روند.

 پیشنهادات

 در این بخش به افراد توصیه می شود که ورزش را به طور مستمر از دوران کودکی شروع کنند به طوری که هیچ وقت آن را ترک نکنند . برنامه های ورزشی ۳۰ دقیقه ای توصیه می شود.

 منابع کتابی

۱-    اچ . ویلمور ، جک و ال . کاستیل ، دیوید – فیزیولوژی ورزشی و فعالیت های بدنی ، چاپ ششم- مترجمین : مینا معینی ؛فرهاد رحمانی نیا ؛ حمید رجبی ؛حمید آقا علی نژاد و فاطمه اسلامی (۱۳۸۶)-انتشارات مبتکران  پیشروان .

۲-    امام خمینی (ره) ( ۱۳۸۶ )-صحیفه نور ،جلد ۷ –انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی

۳-    ام. هی وود،کاتلین-رشد و  تکامل حرکتی در طول عمر ، چاپ نهم – مترجمین : مهدی نمازی زاد و محمد علی اصلانخانی (۱۳۸۷ ) – انتشارات سمت

۴-    انور الخلولی ، امین – ورزش وجامعه ، چاپ دوم – مترجم حمید رضا شیخی ( ۱۳۸۳ )- انتشارات وزارت امور خارجه

۵-    توماس، ریموند – روانشناسی ورزشی ، چاپ اول – مترجم: محمد حسین سروری (۱۳۷۰ )- انتشارات یگانه

۶-    س . رابرتس ،گلین و س .اسپسنک ،کوئن و ل . پمبرتن،سینتال-روانشناسی ورزشی ، چاپ اول- مترجمین: محمد کاظم واعظ موسوی و معصومه شجایی(۱۳۸۲) – انتشارات رشد

۷-    عبدلی ، بهروز ( ۱۳۸۶ ) – مبانی روانی و اجتماعی تربیت بدنی و ورزش ،چاپ دوم –انتشارات بامداد کتاب

۸-    عزیز آبادی فراهانی ، ابوالفضل ( ۱۳۷۳ ) – تربیت بدنی عمومی(۲) ،چاپ هشتم – تهران ، انتشارات دانشگاه پیام نور

۹-    کوشافر ، علی اصغر (۱۳۸۱) – اصول و مبانی تربیت بدنی، چاپ اول –انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی تبریز

۱۰-کوئن،بروس – درآمدی بر جامعه شناسی ، چاپ سیزدهم مترجم: محسن ثلاثی(۱۳۸۶) – انتشارات توتیا

۱۱-گائینی ، عباس و رجبی حمید (۱۳۸۶) – آمادگی جسمانی ، چاپ چهارم – انتشارات سمت

۱۲-منشئی،غلامرضا(۱۳۷۶)- روانشناسی تندرستی، چاپ اول- انتشارات غزل

 

 

سلامت

آنچه بر سلامت گذشت بررسی وضعیت چهار اصل مراقبت های اولیه بهداشتی ..... سال ۱۳۸۶ به سلامت سپری شد. اینک فرموده اند که تحلیلی به این تازه گذشته بنویسم. به دنبال شاخص های ارزیابی بودم که چهار اصل مراقبت های اولیه بهداشتی به عنوان غیرقابل تغییرترین شاخص های حوزه سلامت به ذهن متبادر شد. سعی می کنم خلاصه کنم و دست یافته ها و نایافته ها را یکجا تا آنجا که به نظرم درست می رسد، بیان کنم. ● اصل عدالت اجتماعی مؤلفه عدالت اجتماعی، ورد زبان همه آنهایی است که مسوولیت حکومت برگردن آویخته اند و یا قرار دارند در فردای حیات خود آن را زیور تخت و تاج کنند. جغرافیا در این مؤلفه بی تأثیر است و نوع حاکمیت و حکومت هم تفاوتی نمی کند، اما منظور من «عدالت اجتماعی در سلامت» است، مقوله ای که هر چندگاه یک بار غبار از چهره پاک می کند و ویترینی برای نمایاندن می شود. در سال ۸۶ تثبیت اندیشه «پزشک خانواده» و عملی شدن این اندیشه تا حد قابل قبول در جامعه روستایی پس از رخوت یک ساله اول دولت محترم نهم، مهم ترین رفتار مرتبط با عدالت اجتماعی در سلامت است. توسعه رفتاری این عملکرد با در نظر گرفتن محوریت سلامت به عنوان یک مقوله جامع در توسعه جامعه روستایی قابل پیش بینی است. قابلیت دسترسی و دست یابی، امکانات تحلیل بر عدالت اجتماعی مصداق مناسبی است. آنچه بر این اقدام درست خدشه وارد می کند، عدم تعمیق و توسعه عرضی آن است که ان شاءالله به نحو مطلوب عمل خواهد شد. در سال ۸۶ و در ماه های پایانی با تأخیری دو ساله، غنی سازی آرد در استان های کشور عملی شد (حداقل در تهران عملی شد). مصوبه این اقدام عادلانه برای همه کشور مربوط به سال ۱۳۸۳ است و اقدمات تحقیقاتی و اجرای نمونه ای آن از سال ۱۳۷۹ شروع شده بود. پاسخ گویی به نیازهای ریزمغذی های کشور، آن هم در قالب قوت غالب، اقدام عادلانه و درستی است. اشکال مطلب این است که جامعیت ریزمغذی ها که پیش تر طراحی شده بود، عملی نشده است و به آهن و اسیدفولیک بسنده شده که ان شاءالله مطلعی بر رفع نیاز عمومی مردم باشد. در بخش خدمات اورژانس، با رسیدن آمبولانس های خریداری شده، اقدامات مفیدی انجام شد. اگر چه تأثیر آن در میزان مرگ ناشی از تصادفات هنوز قابلیت ارزش یابی ندارد ولی در قالب نوع خدمت قابلیت تقدیر دارد. این حرکت عادلانه و فراگیر است. آنچه عدالت اجتماعی را خدشه دار کرد، فراموش کردن اقتصاد سلامت و دامن زدن به آشفته بازاری است که پای بر حلقوم بینوایان بیمار ایرانی گذاشته است. بی توجهی به اقتصاد ملی و میزان سرانه ناخالص ملی (GDP) و باز کردن دروازه ها برای ورود تکنولوژی هایی که دفاع از آنها مصداق یقینی برکلام مبارک مولایمان امام علی (ع) است که فرمودند: «کلمه الحق یراد بهاالباطل». بزرگ ترین ضعف مدیریت سلامت، در مخدوش کردن «عدالت اجتماعی در سلامت» بود. عدالت در سلامت، یکی از شاخص های بین المللی برای ارزیابی عملکرد حوزه های سلامت در جهان است که متأسفانه در سال های اخیر همیشه ما در زمره عقب افتاده ترین کشورهای جهان بوده ایم و در سال ۱۳۸۶ نیز برای این امر نه تنها تلاش شد، بلکه آزادسازی ورود بعضی تکنولوژی هایی که اثربخشی هزینه آنها در سلامت مردم کاملا زیر سوال است، ضربه ای بود به بار شیشه عدالت در سلامت. کشور آمریکا که بیشترین میزان پول را در سلامت هزینه می کند، از کشورهای عقب افتاده در عدالت است، به نحوی که به قولی در سال ۲۰۰۷ در جایگاه ۳۲ جهان قرار گرفت و کشور ژاپن برای اولین بار سکوی اول عدالت در سلامت را اشغال کرد و گوی سبقت را از کشورهای اروپایی نیز ربود.ما اگر به این مهم توجه نکنیم، در گودال تجارت در سلامت گرفتار و دفن خواهیم شد و مردم و سلامت آنها را از دست خواهیم داد. ● اصل مشارکت مردم توجه به مردم و میزان توان آنها، آن گونه که در ساختارهای سیاسی اجتماعی متجلی است، از وظایف اصلی مدیران حوزه سلامت است. به اعتقاد اینجانب، این سرمایه اجتماعی در سال ۱۳۸۶ به درستی به کار گرفته نشد. ندیدیم که مردم در مورد مسایل مرتبط با سلامت اطلاعات لازم را درست و به موقع دریافت کنند و عکس العمل مناسب را به وقت نشان دهند. در بسیاری از مسایل مرتبط با سلامت، مردم فراموش شدند و آگاهی رسانی به آنها خیلی محدود و غیرقابل قبول است. ریشه کنی، کنترل و مقابله با بیماری ها بدون توان مند کردن مردم غیرممکن است و این اصل اساسی مدیریت سلامت هرگز نباید به بوته فراموشی سپرده شود و یا به نحوی عمل شود که اعتماد مردم به حوزه سلامت کم شود. مردم همان مردمی هستند که حماسه کنترل سرخک و سرخجه را در طول ۳۳ روز با ظرفیت ۳۳ میلیون نفر ایجاد کردند و صفحه ای را در تاریخ سلامت جهان گشودند که هرگز تکرار نشده و احتمالا در آینده نیز نخواهد شد. ● اصل همکاری بین بخشی رعایت این اصل از چارچوب های اصولی توفیق در سلامت است که البته توپ، بیشتر در زمین سایر بخش های مرتبط با توسعه است. بعضی همکاری ها مانند هماهنگی با پلیس در کنترل حوادث ترافیکی، اتفاق خوشایندی بود، اما نادیده گرفتن حوزه سلامت در ابعاد مختلف از نقاط ضعف رعایت این اصل به شمار می آمد.مجلس شواری اسلامی هیچ تلاشی برای پیاده کردن اصل ۹۰ قانون برنامه پنج ساله چهارم نکرد. بودجه دانشگاه ها کمتر شد و استقلال دانشگاه ها با بودجه ریزی متفاوت سال ۸۶ زیر سوال رفت. وزارت بازرگانی آن قدر شکر وارد کشور کرد که امکان توفیق برای بهره گیری از منابع مناسب کالری برای وزارت بهداشت را از بین برد. هنوز مواد اولیه روغن های مصرفی مردم و فرمولاسیون آن به جایگاه مورد درخواست وزارت بهداشت نرسیده است. موضوع فلزات سنگین و باقیمانده سموم بر موادغذایی توفیق زیادی نداشته است. اختلاف نظر سازمان نظام پزشکی و وزارت بهداشت که ریشه در اندیشه دارد، همچنان باقی است و موضوع تعرفه ها هم گوی بازی این میدان بزرگ است، اگر چه توخالی است و به هیچ وجه مساله اصلی مردم و سلامت مردم نیست. ● اصل رعایت تکنولوژی مناسب این اصل همان است که اگر رعایت شود، عدالت برقرار و سلامت علمی می شود و اگر نه، عروسک های بزک کرده به جای واقعیت خودنمایی می کنند. در پزشکی مسیر علم تا عمل به خوبی روشن است و از جرقه یک تحقیق تا انجام یک کارآزمایی بالینی و متاآنالیز(فرابررسی) آن تا تبدیل شدن به یک راهنمای بالینی، مسیر مشخصی را طی می کند، اما در دنیای آشفته گاهی از جیب مردم یا جیب دولت هزینه هایی را می کنیم که بدون در نظر گرفتن سلامت مردم و بی اطلاعی از اثربخشی هزینه های انجام شده، تنها به بزرگ تر شدن کیسه های از پیش دوخته شده شرکت های چند ملیتی کمک می کنیم و بهانه می آوریم که این موضوع در فلان مقاله یا کارآزمایی به اثبات رسیده است. غافل از اینکه همان صاحبان اصلی کارآزمایی حق ندارند از بودجه عمومی و یا جیب مردم این کارها را انجام دهند. موضوع رعایت تکنولوژی مناسب که در دهه ۷۰ میلادی در دنیا شکلی جدی گرفت و در آلماآتا به عنوان اصل چهارم استراتژی سلامت جهانی مطرح شد، در سال ۱۳۸۶ مثل بقیه سال ها مورد عنایت جدی قرار نگرفت.

کیفیت سلامت

کیفیت سلامت; شاهراه تضمین توسعه پایدار هر عاملی که از نظر جسمی، روانی و اجتماعی، فرد را متاثر سازد بر سلامت او و سایر افراد جامعه موثر خواهد بود و لذا بهداشت عمومی در اجرای وظایف و ماموریت خود تحت تاثیر این عوامل دگرگون و متحول می شود و حاصل چنین تعاملی انعطاف پذیری بهداشت عمومی در برابر شرایط و بروز تغییر و تحولاتی است که بر سلامت فرد و جامعه، اثرگذار است. عمده ترین شاهراه تامین و تضمین توسعه پایدار جوامع بشری برقراری کیفی سلامت افراد جامعه است. لذا رسالت و وظیفه اصلی بهداشت عمومی، استقرار تندرستی جامع و فراگیر و با کیفیت تک تک افراد جامعه است. شایان ذکر است که یکی از عوامل موثر بر بهداشت عمومی، شرایط و مقتضیات گوناگونی است که سلامت فرد و جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. به عبارت ساده تر هر عاملی که از نظر جسمی، روانی و اجتماعی، فرد را متاثر سازد بر سلامت او و سایر افراد جامعه موثر خواهد بود و لذا بهداشت عمومی در اجرای وظایف و ماموریت خود تحت تاثیر این عوامل دگرگون و متحول می شود و حاصل چنین تعاملی انعطاف پذیری بهداشت عمومی در برابر شرایط و بروز تغییر و تحولاتی است که بر سلامت فرد و جامعه، اثرگذار است. شایان ذکر است که امروزه با توجه به مفاهیم عمیق و اهداف گسترده بهداشت عمومی، مترادف با این اصطلاح به نحو رایجی از واژه های پزشکی پیشگیری و پزشکی اجتماعی نیز استفاده می شود. زیرا بهداشت عمومی، فقط مجموعه قواعد مدون بهداشتی به منظور تامین، حفظ، توسعه و ارتقای سلامت نیست! بلکه وسیله نیل به این اهداف نیز می باشد. ● بهداشت عمومی از دیدگاه سازمان جهانی بهداشت در هزاره سوم میلادی اینک که هزاره سوم میلادی را آغاز کرده ایم با توجه به چالش های مهم و تهدید کننده سلامتی که در پیش رو داریم، سازمان جهانی بهداشت بر مبنای ویژگی های جمعیت شناسی، فرهنگی، اقتصادی و اقلیمی جوامع انسانی در رابطه با ارتقای سطح بهداشت عمومی پیشنهادهایی را ارائه نموده است که ساکنین هریک از قاره ها بر اساس رهنمودهای مزبور، برنامه های جاری و آتی خود را برای نیل به سطح بهداشت عمومی مطلوب، طراحی نموده اند. مهمترین چالشها و خطرات موجود که در سیاستگذاری بهداشت عمومی باید مد نظر قرار گیرد عبارتند از : ۱) افزایش میزان حوادث غیرمترقبه (سیل، زلزله، رانش زمین، آتشفشان... ) ۲) پیر شدن جمعیت (افزایش متوسط سن، به خصوص در جوامع پیشرفته... ) ۳) بروز جنگ های منطقه ای و تبعات فاجعه بار انسانی آن (بی خانمانی...) ۴) تولید و ترویج افسارگسیخته مواد مخدر و داروهای اعتیادآور ۵) عدم مهار کامل و امیدوارکننده سندروم نقص ایمنی اکتسابی(HIV/AIDS) ۶) آلودگیهای رو به افزایش زیست محیطی لذا به عنوان نمونه توصیه های سازمان جهانی به سیاستگذاران بهداشتی جامعه ای یکپارچه در قاره اروپا (پارلمان اروپا) در عرصه بهداشت عمومی موجب شد که این جامعه با نشستی که در سپتامبر سال ۲۰۰۲ برگزار نمود برنامه های خود را از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۸ حول محورهای زیر، با نظارت سازمان جهانی بهداشت تدوین و ارائه کند : ۱) اطلاع رسانی مستمر به افراد جامعه برای ارتقای سطح آگاهیهای بهداشتی ۲) آمادگی دائمی سرویسهای خدمات بهداشتی برای اقدام سریع در برابر خطرات آتی و اضطراری که سلامت فرد و جامعه را تهدید می کند ۳) ترویج اصول علمی بهداشت عمومی در جامعه به منظور تغییر سبک زندگی و اصلاح رفتارهای فردی و اجتماعی در مقابله با تهدیدهای سلامتی ۴) پایش مستمر بهداشتی با تعیین نشانگرهای حساس و زودپاسخ در شناسایی خطرات و تهدیدهای تندرستی ۵) غربالگری بیماریهای واگیرHIV/AIDS، (عفونتهای نوپدید و بازپدید ...) و بیماری های غیرواگیر (سرطانها، بیماریهای نادر ...) ۶) پیشگیری از آسیبها و حوادث و صدمات ناشی از تغییر و دگرگونی های سریع در سبکهای زندگی و رفتارها با توجه به تاثیر سریع فرهنگها در عصر دهکده جهانی و برقراری ارتباط پرشتاب از طریق فناوری اطلاعات(technology Information) ۷) کنترل و مهار بیماریهای وابسته به آلودگیهای مختلف زیست محیطی ۸) نظارت و پایش اثرات مواد مخدر و داروهای اعتیادآور در سلامت فرد و جامعه ۹) تاسیس و تقویت و تثبیت سیستمهای آموزشی با فناوری های سهل الوصول و ارزانقیمت و قابل دسترس برای ارسال پیامهای بهداشتی به جامعه و گروه های در معرض خطر اجتماع ۱۰) تقویت و استحکام همکاری های بین کشوری در قاره اروپا و بین قاره ای در سطح جهانی برای مقابله با مشکلات بهداشتی جهانگیر ۱۱) ارتباط مستمر با ایستگاه های دیده وری سازمان جهانی بهداشت برای تضمین نظارت و پایش کیفی مطلوب سلامت عمومی. با توجه به چالش ها و برنامه ها و وظایف فوق، دامنه فعالیت های بهداشت عمومی از محدوده وظایف کلی خود به پهنه عظیم پاسخگویی به مشکلات و خطرات بهداشتی، گسترش می یابد.

عدالت در سلامت

چند گام تا عدالت در سلامت متاسفانه وضع موجود نظام سلامت نشان می دهد که فاصله زیادی با شاخص های عدالت در سلامت داریم. تفاوت فاحش امید به زندگی، تفاوت کیفیت زندگی وابسته به سلامت افراد و مشکلات عدیده دیگر در نقاط گوناگون کشور, همگی حاکی از بی عدالتی در سلامت در کشور ما است متاسفانه وضع موجود نظام سلامت نشان می دهد که فاصله زیادی با شاخص های عدالت در سلامت داریم. تفاوت فاحش امید به زندگی، تفاوت کیفیت زندگی وابسته به سلامت افراد و مشکلات عدیده دیگر در نقاط گوناگون کشور, همگی حاکی از بی عدالتی در سلامت در کشور ما است. شاید این مساله در کشورهای توسعه یافته خیلی مهم جلوه نکند، اما برای کشوری مانند کشور ما که عدالت جزو اصول دین آن است، دیدن این گونه مسایل بسیار رنج آور است. ● گام اول چیست؟ برای حل این مشکلات، باید قدم های بسیاری در تمام سطوح کشور برداشته شود، اما اولین کاری که باید انجام شود، تهیه شاخص های گوناگون سلامت در کشور خودمان بر مبنای وضعیت سلامت در دهک های متعدد جامعه است. اینکه به طور کلی بگوییم شاخص INR چقدر است، هیچ مفهومی ندارد یا اگر بگوییم امید به زندگی به فلان عدد رسیده است، ارزش چندانی ندارد، بلکه مهم این است که این شاخص ها را شهرستان به شهرستان داشته باشیم تا بدانیم که از نظر جغرافیایی کدام منطقه از کشور مشکل دارد. لازم است شاخص ها را در دهک های گوناگون اقتصادی داشته باشیم تا بتوان وضعیت دهک های گوناگون جامعه را درک کرد. حتی لازم است شاخص ها را بر مبنای سطح تحصیلی افراد جامعه نیز داشته باشیم. پس لازم است که تمام عوامل اجتماعی را در شاخص های سلامت وارد کنیم، چرا که اگر می خواهیم به طرف «عدالت در سلامت» برویم، باید بدانیم که اکنون کجا هستیم. در مرحله دوم باید مداخلات مناسبی را طراحی کنیم و در نهایت، با ارزیابی وضع موجود، بررسی کنیم که آیا در راستای دست یابی به عدالت در سلامت حرکت کرده ایم یا خیر. ▪ یک گام عقب تر پیش از برداشتن قدم اول، باید روشن کنیم که آیا به «عدالت در سلامت» و «عدالت اجتماعی» اعتقاد داریم یا خیر؟ اگر اعتقاد وجوددارد، فقط اعتقادی شعاری است یا اعتقادی عملی؟ ما در کشوری زندگی می کنیم که عدالت جزو اصول دین آن است. اصول دین این نیست که فقط بگوییم عدالت را قبول دارم!.... از طرف دیگر، عدالت و برقراری عدالت جزو قانون اساسی کشورمان است. اینکه بگوییم قانون اساسی را قبول داریم ولی به آن عمل نکنیم، قبول داشتن محسوب نمی شود! تعهد به قانون اساسی و التزام به قانون اساسی یعنی اینکه وقتی مجری به قوانین موجود در قانون اساسی عمل نکند (حرکت نکردن در راستای عدالت) باید شواری نگهبان او را به دلیل التزام نداشتن به قانون اساسی رد کند. در کل، اگر کلیه دست اندرکاران به امر «عدالت در سلامت» معتقد باشند، اعتقاد آنان به عمل تبدیل خواهد شد و اگر چنین اعتقادی وجود نداشته باشد، به طور قطع دست یابی به «عدالت در سلامت» امکان پذیر نخواهد بود. ● قدم دوم برای دست یابی به چنین هدف بزرگی، تمام سیاست هایی که هر وزیر و وزارت خانه دیگری به جز وزارت بهداشت و درمان هم برمی دارند، باید در راستای عدالت در سلامت باشد.دست ا ندرکاران امر بهداشت باید تمام مسوولان کشور را توجیه کنند تا سلامت را هسته مرکزی تصمیمات خود قرار دهند. به این ترتیب، اگر قانونی تصویب شد، همان طور که نگران آن هستیم که مغایر شرع و یا قانون اساسی نباشد، چنانچه وزرا و مسوولان کشور دیدند که مصوبه ای مغایر سلامت است، باید در آن تجدیدنظر کنند. برای این هدف درست است که همه قدرت و اختیارات در دست وزارت بهداشت نیست، اما مسوول است و باید جامعه و هیات دولت را توجیه کند. به یک نکته توجه داشته باشید که هیچ گاه صحبت ما از عدالت در سلامت این نیست که کسانی که سطح سلامت بالایی دارند، باید سلامت شان کم شود، بلکه منظور این است که دهک های پایینی با سرعت بیشتری به دهک های بالایی نزدیک شوند. باید تمام تلاش مان را بکنیم تا فاصله طبقاتی کم شود. نه به این شکل که ثروتمند، فقیرتر شود، به این صورت که مالیات بیشتری از افرادی که درآمد بیشتری دارند، اخذ کنیم. اما باید به طور شفاف به آنها نشان دهیم که مالیات اخذ شده از آنان چگونه هزینه می شود. به عنوان مثال، یکی از مصارف مالیات ها، ارتقای سلامت حاشیه نشینان شهرها و افزایش سطح زندگی آنان است. نتیجه چنین کاری، ارتقای امنیت فرد ثروتمند در جامعه خواهد بود. پس اگر برای فرد ثروتمند روشن کنیم که مالیات او صرف کاهش بزه کاری ها در جامعه می شود، او با میل و رغبت بیشتری مالیات پرداخت خواهد کرد. ● نتایج حضور فقر در جامعه وقتی فقر بر جامعه حاکم شود، کودکان این اقشار از تحصیلات مناسبی برخوردار نخواهند بود، بهداشت مناسبی نخواهند داشت و احتمال آنکه در آینده بزه کار شوند، بسیار بیشتر است. این گونه اطلاع رسانی ها باید همواره و همه روزه انجام شود تا مردم روز به روز مشارکت بیشتری داشته باشند. به غیر از جذب هزینه کرد مالیات ها، باید سعی کنیم درآمد اقشار محروم را نیز افزایش دهیم. به طور مثال، اکنون ماحصل زحمت کشاورزان توسط واسطه ها به تاراج برده می شود، در صورتی که دولت می تواند با کمک به کشاورزان برای بهره بردن از ماحصل زحمت خودشان، موجب شود آنان ثروتمندتر شوند. در این شرایط، کشاورز احساس نیاز برای مهاجرت به حاشیه شهرها نمی کند و در همان روستا می ماند. چه بسا که این امر بتواند سبب بازگشت حاشیه نشینان به روستاها نیز بشود. کشور شیلی چند سالی است که به یک چهارم افراد کم درآمدتر کشورش یارانه می دهد و هر ماه این مبلغ را با در نظرگرفتن حدود ۵۷ شرط به خانواده ها می بخشد. برای مثال، پول را به زن خانواده می دهند، نه مرد خانواده. با این کار شخصیت زن را در خانواده افزایش می دهند. شرط دیگر اینکه وقتی زن خانواده حامله می شود، باید ماهیانه به مراکز مراقبت در نظر گرفته شده مراجعه کند و وضع حمل نیز در یک مرکز مجهز و زیر نظر یک فرد دوره دیده انجام شود. کودکی که به دنیا آمد، باید با شیر مادر تغذیه شود و پس از مدت زمان لازم، تغذیه کمکی شروع شود. حضور اجباری همه کودکان در مدرسه نیز ضروری است و کسی که بچه اش را در مدرسه نام نویسی نکند، این پول به او تعلق نمی گیرد. با این تمهیدات، کشور شیلی موفق شد کاری کند که همه دختران و پسران تا ۱۸ سالگی در مدرسه بمانند. این برنامه ظرف چند سال تاثیر شگرفی روی شاخص های سلامت آنان گذاشته است. ● کاهش فاصله ها، یک ضرورت باید فاصله های طبقاتی را به اشکال متعدد، هم از بعد درآمدی، هم از بعد افزایش آگاهی والدین و هم از بعد تحصیلات، کاهش دهیم. باید تمام کسانی که کار می کنند، از برخی حداقل ها برخوردار باشند. بیمه های اجتماعی باید تقویت شوند. این بیمه ها فقط شامل بهداشت و درمان نیست، بلکه بیمه عمر و..... را هم شامل می شود. هم اکنون در کشور خودمان مقدار اندکی پول داریم که هر کسی زورش برسد، می تواند از آن در حوزه خودش استفاده کند. چون افرادی که در راس امور هستند یا خودشان مسن هستند یا با افراد متنفذ ارتباط دارند. نتیجه کار این می شود که تصمیم گیری های ما در جهت خواست گروه های فشار باشد، نه بر اساس خواست مردم. گاهی اوقات پزشکان به بیماران این گونه القا می کنند که اگر می توانستند اکنون MRI بگیرند، همه چیز درست می شد. لذا این فرد به همه ارگان ها اعم از نماینده شهر، شهردار، استاندار و فرماندار فشار می آورد. گویی که MRI شاخص سلامت شده است، در حالی که شاخص ناسلامتی است! برای اینکه شما پول محدودی را که دارید، صرف کاری بیهوده می کنید. مانند اینکه شما درآمد محدودی در خانواده دارید و باید آن را صرف خوراک و پوشاک کنید و می روید صرف سیگار کشیدن می کنید! پس ما هم اگر اعتبارات خودمان را بدون حساب و کتاب و سیاست گذاری های اصولی و زیربنایی هزینه کردیم، به طور قطع طی سال ها پیشرفتی در راستای سلامت نخواهیم داشت. شما می آیید و عده ای سرطانی را دل خوش می کنید که تمام داروهای سرطان رایگان می شوند. مگر این بیمار سرطانی با این داروهای سرطان، چقدر عمر خواهد کرد؟ در حالی که این پول از ۷۰ میلیون ایرانی گرفته می شود که گاهی به دلیل نبودن ابتدایی ترین اقدامات، سلامت شان را از دست می دهند. ما هر روز شادی می کنیم که چنین کار کوچکی انجام داد ه ایم یا فلان دارو را کشف کرده ایم یا ساخته ایم و کلی سر و صدا می کنیم. در مقابل آن، از بین جمعیت ۷۰ میلیونی ایرانی، هر روز چند نفر ما می میرند و سلامت خود را از دست می دهند؟ آیا برای آنها هم مراسم عزاداری برگزار می کنیم؟ برای مثال، بگوییم به دلیل آنکه صرف نکردن درست بودجه کشور و سرمایه گذاری نامناسب، موجب شده تا تعدادی از هم وطنانمان فوت کنند، امروز را عزای عمومی اعلام می کنیم؟ احیای نفوس که فقط احیای نفوس در اتاق عمل و اورژانس بیمارستان نیست! اگر دولت، سازمان مدیریت و برنامه ریزی یا مجلس سرمایه گذاری نامناسبی در امر سلامت انجام دهند، هر فردی که در این راستا می میرد، این ارگان ها قتل نفس کرده اند و حال هر آدمی که به دلیل سرمایه گذاری درستی که ما انجام می دهیم نجات یابد، این عین احیای نفوس است. احیای نفوس فقط به موارد قهرمانی نیست و ما ارقام بسیار ناچیزی می توانیم احیای نفوس کنیم. اگر در مناطقی محروم سرمایه گذاری بیشتری کنیم، به علت آنکه مرگ و میر ما بیشتر در آن مناطق است، احیای نفوس زیادی کرده ایم. ما که همه می گوییم طرفدار محرومان و مستضعفان هستیم، باید روی آنها سرمایه گذاری کنیم و از اینکه صاحبان نفوذ به ما فشار می آورند، نترسیم. اکنون پول هایی که در زمینه کارهای کمتر ضروری پزشکی هزینه می شود، بیشتر برای راضی کردن افراد متنفذ است، نه برای راضی کردن خدا. خدا می خواهد ما به محرومان رسیدگی کنیم. اینها، فرق عدالت در سلامت و بی عدالتی در سلامت است. ● بعد اجتماعی سلامت آموزش پزشکی ما آموزش عدالت در سلامت را دربرندارد. آنچه به من آموزش داده اند و آنچه ما به دانشجویان مان آموزش می دهیم، به هیچ وجه اینها نیست. آنها فقط و فقط، مسایل درمانی است. آن هم چون در بیمارستان بیشتر این آموزش ها داده می شود، تمرکز روی درمان بیماران مشکل و صعب العلاج است، چون اغلب بیماری های سخت و مهم نیاز به بستری پیدا می کنند. تنها یک درصد بسیار کوچکی از مردم نیاز به بستری در مراکز بیمارستانی پیدا می کنند. آموزش پزشکی ما بر مبنای اینها قرار دارد، در حالی که عامه مردم اگر نیازهای درمانی هم دارند، نیازهای سرپایی است و بسیاری از مردم به هیچ وجه مراجعه نمی کنند، در حالی که سلامت شان نیاز به برنامه ریزی دارد، چرا که آنها در جامعه هستند. پزشک و پرستار و گروه پزشکی که تربیت می کنیم، برای ۷۰ میلیون است، نه برای آن درصد ناچیزی که در بیمارستان ها هستند. دانشجوی پزشکی، فارغ التحصیلان ما و استادان ما به هیچ وجه با بعد اجتماعی سلامت آشنا نمی شوند؛ نه بعد جسمی آن نه بعد روانی و نه بعد رفاه اجتماعی. بنابراین عمده آن چیزی که ما پزشکان می بینیم، درمان است آن هم درمان بیماران بستری و آن هم بیماری های سختی چون سرطانی و قلبی و امثال آن. تمام هزینه هایمان را در این راستا صرف می کنیم. تمام آموزش هایمان را روی این مسایل متمرکز می کنیم. بنابراین جامعه هم از ما راضی نیست. تمام صحبت ها و تفکرات ما در این قالب است و بیشتر عامه مردم بی نصیب می مانند، چون سلامت آنان فراموش شده است. غیر ممکن است که به چشم انداز ۲۰ ساله برسیم مگر آنکه این برنامه ریزی را داشته باشیم. مقام معظم رهبری فرمودند که ما پس از ۲۰ سال باید مقام اول را در منطقه داشته باشیم. لازمه آن این است که باید روی نسل بعد سرمایه گذاری داشته باشیم و طرح رشد و تکامل کودکان خردسال را هر چه سریع تر اجرایی کنیم تا نسل بعد از ما، سالم تر و باهوش تر باشند و بتوانند کشور را پیش ببرند. اگر الان می خواهیم جامعه از توسعه برخوردار باشد، باید روی سلامت کار کنیم و سلامت را محور قرار دهیم. سلامت را به شکل سلامت کل جامعه در نظر بگیریم و فقط به درمان کردن بسنده نکنیم. همه را هم که درمان کنیم، می شود وضع فعلی. فردی که درمان شده است و به جامعه برمی گردد، در بهترین حالت تنها به وضعیت قبلی خود برمی گردد و سلامت او ارتقا پیدا نکرده، در حالی که سلامت همه جوامع در حال ارتقا یافتن است ولی سطح سلامت کشور ما ارتقا نمی یابد. ضریب هوشی ما هم ثابت باقی می ماند. در حال حاضر از بعد سیاست گذاری و سرمایه گذاری مادی از مسیر درست منحرف شده ایم. اینها همه نیازمند درک درست از موضوع است و باید التزام عملی به اعتقادات مذهبی و قانون اساسی نشان دهیم و درک درستی از التزام داشته باشیم. التزام یعنی عمل کردن به این هدف ها، نه فقط شعار دادن و سخن گفتن از آن.

عدالت در سلامت به معنی «برخورداری آحاد مردم از حداکثر سلامت جسمی، روانی و رفاه اجتماعی» است  

در سلامت برخلاف باورهای قدیمی که بیشترین نقش برای حفظ و ارتقای سلامت را معطوف عملکرد پزشکان می دانستند، مطالعاتی که در کشور کانادا و کشورهای دیگر انجام شده، نشان داده است که عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، نقش مهم تری دارند. این مطالعات نشان داده است که عوامل اجتماعی موثر بر سلامت ۵۰ درصد در امر سلامت نقش دارند. در حالی که نقش عوامل گروه پزشکی و دخالت های پزشکی در امر سلامت تنها ۲۵ درصد است. در کنار این موارد، ۱۰ تا ۱۵ درصد ژنتیک و عوامل بیولوژیک نقش دارند و ۱۰ درصد نیز به نقش عوامل فیزیکی و محیط زیست ارتباط داده شده است. عوامل اجتماعی موثر بر سلامت، کلیه عوامل سیاسی، فرهنگی، زیست محیطی، اجتماعی اقتصادی و سایر عوامل را شامل می شود و همه آنها روی هم رفته عوامل اجتماعی را شکل می دهند. این عوامل از درون رحم تا دوران رشد و سنین پیری و از کارافتادگی بر سلامت انسان اثرگذار هستند. ● نگاهی به عوامل اجتماعی سلامت در گذشته به لحاظ اثرگذاری عمیق عوامل اجتماعی بر سلامت افراد، متولیان امر سلامت همواره بر نقش آن توجه داشته اند. ۶۰ سال پیش زمانی که سلامت در اساسنامه سازمان بهداشت جهانی تعریف شد، نقش عوامل اجتماعی در آن گنجانده شد. به این صورت که سلامت را «برخورداری از حداکثر سلامت جسم، روان و رفاه اجتماعی» تعریف کردند. در آن زمان به رفاه اجتماعی به عنوان یک بعد سلامت که به روشنی تحت تاثیر عوامل اجتماعی قرار دارد، بها داده شده است. متاسفانه در آن زمان برای دستیابی به سلامت در اجرا به نقش رفاه اجتماعی توجه زیادی نشد. ۳۰ سال پیش در اجلاس آلماتا وقتی شعار «بهداشت برای همه» مطرح شد، ردپای دیدگاه اجتماعی به سلامت پررنگ تر شد. هر چند که مسایل اجتماعی مورد توجه مسوولان بود، اما وقتی که مراقبت های اولیه به عنوان کلید پیدا کردن سلامت برای همه مطرح شد، بعد اجتماعی سلامت فراموش شد و بیشتر بر مسایل در اختیار وزارت بهداشت تاکید گردید. در ادامه، وقتی اهداف هزاره سوم مطرح شدند، اولین مورد از هشت مورد اشاره شده در آن، به فقر و ریشه کنی فقر اختصاص داده شد. در اهداف هزاره سوم، چند هدف به صورت مستقیم و غیرمستقیم با سلامت مرتبط هستند. دو مورد از این اهداف که به طور مستقیم با سلامت در ارتباط می باشند، شاخص های کاهش مرگ و میر کودکان زیر پنج سال و کاهش مرگ و میر مادران است. طبق توافق جهانی، مرگ و میر مادران تا سال ۲۰۱۵ باید سه چهارم کمتر شود و به یک چهارم رقم کنونی برسد. مرگ و میر کودکان زیر پنج سال نیز باید دو سوم کمتر شود و به یک سوم میزان کنونی برسد. پررنگ شدن اهداف مرتبط با سلامت در اهداف هزاره سوم، نشان دهنده آن است که جهانیان، سلامت را امری اثرگذار بر توسعه می دانند و نقش عوامل اجتماعی را بر سلامت پررنگ می بینند. در سال های اخیر، کشورهای صنعتی و توسعه یافته مانند کشورهای اروپایی و به خصوص کشورهای اسکاندیناوی که مساوات طلب تر هستند، سلامت را به عنوان بخش اصلی و محور اصلی سیاست های کشور خود قرار داده اند. در این کشورها هر سیاستی را که وضع می شود، با این دید نگاه می کنند که آیا سلامت در آن دیده شده است یا خیر. ▪ توزیع عادلانه سلامت مهم تر از شاخص های دیگر دنیای امروز شاخص توسعه را در توزیع عادلانه سلامت می بیند. امروزه اینکه آمار کشورها در شاخص های سلامت چگونه است، خیلی دارای اهمیت نیست. به عبارت دیگر، میزان خام شاخص های مرگ و میر و امید به زندگی به تنهایی اهمیت چندانی ندارد بلکه توزیع عادلانه این شاخص ها مهم تر است. فاصله داشتن یا نزدیک بودن میزان مرگ و میر کودکان زیر پنج سال در طیف های محروم و غنی در اجتماع می تواند معیار مناسب تری از وضعیت سلامت در اختیار ما بگذارد. وقتی این فاصله ها در جامعه ای زیاد باشد، نشان دهنده توزیع ناعادلانه سلامت و فاصله گرفتن از توسعه است و این شاخص، شاخصی است که کشورهای توسعه یافته و سایر کشورها سعی می کنند به سمت آن حرکت کنند و تلاش برای کاهش فاصله طبقاتی را مبنای کار خود قرار داده اند. بنابراین نمی شود سلامت آحاد مردم جامعه را تامین کنیم، مگر اینکه به این عوامل بپردازیم. عدالت در سلامت به معنی «برخورداری آحاد مردم از حداکثر سلامت جسمی، روانی و رفاه اجتماعی» است. یادمان باشد که از لغت برخورداری، استفاده کرده ایم و نه دسترسی، چرا که برخورداری فراتر از دسترسی است. ممکن است دسترسی به خدمات سلامت ایجاد کنیم، اما مردم از آن برخوردار نشوند. اما چه طور ممکن است دسترسی به خدمات داشته باشیم اما مردم از آن برخوردار نشوند؟ برای روشن تر شدن موضوع چند مثال می زنم. ممکن است مرکزی برای ارایه خدمات در جایی دایر کنیم، اما فرهنگ مراجعه به این مرکز در میان مردم وجود نداشته باشد، یا ممکن است مرکزی داشته باشیم که کارکنان آن مرد باشند و زنان به لحاظ عفت و حجب و محرمات اسلامی به آنجا مراجعه نکنند یا اگر مراجعه کنند دریافت خدماتشان ناقص باشد و مثال های متعدد دیگری که در این زمینه وجود دارد. پس وقتی از عدالت در سلامت صحبت می کنیم، برخورداری آحاد مردم را از حداکثر سلامت هدف قرار می دهیم. عدالت به معنی استفاده و مراجعه یکسان همه مردم به مراکز درمانی نیست. چرا که فرد کمتر تحصیل کرده شاید نیاز خیلی کمتری به استفاده از خدمات سلامت داشته باشد تا فرد بی سوادی که شناخت کمتری از سلامت و خدمات سلامت دارد و دسترسی های کمتری به این پیدا می کند و سطح سلامت خانواده اش خیلی پایین است. پس چنین فردی باید خیلی بیشتر از فرد قبلی از خدمات سلامت استفاده کند تا نتیجه سلامت او با سایر افراد جامعه یکسان شود. در عین حال و با وجود تمام کارهایی که ما انجام می دهیم، عده ای در جامعه بیمار می شوند که باید بتوانند استفاده مناسبی از خدمات درمانی داشته باشند. درمان این گروه از افراد باید بدون وارد شدن خسارت مالی سنگین به آنان همراه باشد. پرداخت هزینه های درمان نباید افراد را از هستی ساقط کند افراد بسیاری در جامعه وجود دارند که اگر بخواهند هزینه درمان برخی از بیماری ها را پرداخت کنند، نه تنها باید تمام اموال و مایملک خود را بفروشند بلکه باید قرض کنند و مجموعه این عوامل موجب ورشکستگی آنان و افتادن آنان به زیر خط فقر می شود. رفع این موارد که ریشه در جامعه دارند می تواند ما را به عدالت در سلامت نزدیک کند. ▪ سطح تحصیلات و سلامت مطالعات گسترده ای که در دنیا انجام شده، نشان داده است که هر چه سطح تحصیلات افراد افزایش یابد، میزان مرگ و میر کاهش و امید به زندگی افزایش می یابد. حتی برخی مطالعات نشان داده که رده تحصیلی افراد نیز در کاهش مرگ و میر افراد موثر است. به این صورت که مثلا فردی که دکترا دارد، امید به زندگی اش بیشتر از فردی است که فوق دیپلم دارد. به طور کلی، وقتی همه عوامل دیگر را در مطالعه خودمان حذف کنیم، سطح سواد نقش پررنگ و واضحی در سلامت آحاد جامعه دارد. ▪ شغل و حرفه کاری دیده شده است که میزان اختیارات افراد در شغل شان رابطه مستقیم با سطح سلامت آنان دارد. هر چه اختیار و کنترل افراد در شغل شان بیشتر باشد، میزان مرگ و میر آنان کمتر و امید به زندگی شان بیشتر می شود. به این ترتیب یک مدیر رده بالا امید به زندگی بیشتری از کارمندانش دارد. برخلاف آنکه به نظر می رسد که مدیران سطح بالا، کار پر اضطرابی دارند، اما به لحاظ میزان اختیاراتی که دارند و توانایی مانور دادن آنان در زندگی شان، مرگ و میر آنان کمتر و امید به زندگی شان بیشتر می شود. مقایسه مشابهی که بین کارگران و کارمندان انجام شده، نتایج مشابهی را نشان داده است. در این مطالعات امید به زندگی کارگران کمتر از کارمندان گزارش شده است. ▪ جنسیت و سلامت به طور طبیعی به خاطر کروموزوم X که مقاومت خانم ها را در برابر عوامل عصبی، عفونی و ... افزایش می دهد، امید به زندگی در خانم ها باید چند سال بیش از آقایان باشد. اگر در مقایسه های انجام شده، ببینیم که امید به زندگی خانم ها و آقایان نزدیک یکدیگر است، باید نگران بی عدالتی بر علیه خانم ها باشیم. در مطالعات دیگری که در بین خانم های خانه دار انجام شده است، نشان داده شده که خانم های خانه داری که در منزل اختیارات بیشتری دارند، احتمال بروز حمله های قلبی و مرگ ناشی از آن در آنها کمتر از خانم هایی است که تحت کنترل همسران شان هستند و اختیار کمتری دارند. ▪ فقر و وضعیت اقتصادی اجتماعی در کشورهای توسعه یافته و توسعه نیافته، مطالعات فراوانی انجام شده و در بین کشورها و در داخل کشورها مطالعات متعددی صورت گرفته است. امید به زندگی خانم های ژاپنی حدود ۸۶ سال است. این در حالی است که درکشور «سوازی لند» امید به زندگی خانم ها ۳۶ سال است که نشان دهنده بیش از ۵۰ سال تفاوت در امید به زندگی است. در داخل کشورها نیز تفاوت های فاحشی وجود دارد. تفاوت امید به زندگی در استان تهران و سیستان و بلوچستان نیز از جمله این موارد است. این تفاوت، تنها در امید به زندگی خلاصه نمی شود، بلکه تمام شاخص های مرتبط با سلامت، متأثر از فقر و وضعیت اقتصادی اجتماعی جوامع هستند. به طور کلی عوامل متعددی چون ثروت، تحصیلات، شغل، دارا بودن مسکن بهداشتی و عوامل متعدد دیگری سلامت آحاد جامعه را تحت تاثیر قرار می دهند. اگر قصد داریم که وضعیت سلامت را در کشور ارتقا دهیم، نباید این عوامل را نادیده بگیریم. پس به جاست که در سیاست های کلان سلامت کشورمان بیش از گذشته به عوامل اجتماعی اثرگذار بر سلامت جامعه توجه کنیم.

سلامت اجتماعی،

مفهوم سلامت اجتماعی، مفهومی است که در کنار ابعاد جسمی و روانی سلامت مورد توجه قرار گرفته است، جنبه اجتماعی آن را با محور قراردادن فرد مورد بررسی قرار می دهد.

سلامت

بلوک و برسلو برای اولین بار در سال ۱۹۷۲ در پژوهشی به مفهوم سلامت اجتماعی می پردازند. آنها مفهوم سلامت اجتماعی را با "درجه عملکرد اعضاء جامعه" مترادف کرده و شاخص سلامت اجتماعی را ساختند. آنها تلاش کردند تا با طرح پرسش های گوناگون در ابعاد جسمی، روانی و اجتماعی سلامت فردی، به میزان فعالیت و عملکرد فرد در جامعه برسند. این مفهوم را چند سال بعد"دونالد" و همکارانش در سال ۱۹۷۸ مطرح کردند و استدلال آنها این بود که سلامت امری فراتر از گزارش علایم بیماری، میزان بیماری ها و قابلیت های کارکردی فرد است.
آنها معتقد بودند که رفاه و آسایش فردی امری متمایز از سلامت جسمی و روانی است. براساس برداشت آنان سلامت اجتماعی در حقیقت هم بخشی از ارکان وضع سلامت محسوب می شود و هم می تواند تابعی از آن باشد. سنجش محتوای سلامت اجتماعی از ابتدا از طریق تمرکز بر "فرد" و در رابطه با تعاملات میان فردی(مثلاً ملاقات با دوستان) و مشارکت اجتماعی(مانند عضویت در گروه ها) مورد سنجش قرار گرفت و در اندازه گیری آن ارکان عینی(مثلاً تعداد دوستان) و ذهنی(مانند کیفیت روابط دوستانه) هر دو در تعریف منظور شده بود. حوزه سلامت اجتماعی از سالهای ۱۹۹۵ به بعد علاوه بر نگرش کلی و عامی که بر کیفیت سلامت در میان تمام افراد دارد، در کشورهای صنعتی گرایش خاصی را در دو بعد سلامت روانی و نیز سلامت اجتماعی آغاز کرده است. گروهی از کارشناسان در این تلاش بوده اند که از طریق عملیاتی کردن مفهوم "ارتقاء سلامت" اهدف کلی شعار"بهداشت برای همه"، را با زمینه های اجتماعی سلامت در مفهوم عام پیوند بزنند. آنان معتقدند که "ارتقاء سلامت"در حقیقت در بر گیرنده زمینه های اقدام اجتماعی برای توسعه سطح سلامت است. ارتقاء سطح سلامت بر این اساس از دو طریق امکان پذیر است که یکی از آنها توسعه شیوه های سالم زندگی و اقدام اجتماعی برای سلامت است و دیگری ایجاد شرایطی است که زیستن در یک حیات سالم را امکان پذیر سازد. موضوع اول در بر گیرنده توانمند سازی انسانها از طریق آگاهی ها و مهارت های ضروری برای یک زندگی سالم است و موضوع دوم تأثیر گذاری بر سیاست گذاران به گونه ای است که سیاست های عمومی و برتامه های حامی سلامت عمومی را در سطح جامعه پیگیری نمایند، که پیشگیری از انحرافات اجتماعی از گسترده ترین ارکان این بخش است.
چنانچه بخواهیم حوزه های اصلی موضوعی مرتبط با سلامت اجتماعی را در یک محدوده مشخص طبقه بندی کنیم به ۱۰ حوزه زیر میتوان اشاره کرد :
۱) علائم و مظاهر بیماری (مانند درد و ناراحتی)
۲) موقعیت و شرایط بدن از نظر توانایی عملکردها و کارکردها(مانند معلولیت ها و قابلیت تحرک)
۳) فعالیت های مرتبط با نقش اجتماعی(مانند خانواده، محیط)
۴) عملکرد کلی در جامعه(روابط اجتماعی، تفریحات و فراغت)
۵) قدرت های شناختی(ادراک، شناخت های عمومی و اختصاصی)
۶) خواب و استراحت به مقدار ضروری(خواب راحت، خستگی)
۷) انرژی و سرزندگی(سطح استقلال، توانایی کار)
۸) وضع و موقعیت عاطفی(عزت نفس، احساسات مثبت، قوای روحی، اعتقادات شخصی)
۹) احساس فردی از سلامت(انرژی، روابط جنسی)
۱۰) رضایت کلی از زندگی و ابعاد مختلف آن(منابع مالی، امنیت و ...)
در چارچوب ابعاد فوق تلاش زیادی در جهت مقیاس سازی صورت گرفته است که تحت عناوینی مانند سلامت اجتماعی، کیفیت زندگی و رفاه و آسایش مورد آزمون واقع شده است. این مقیاس ها غالباً دارای سه بعد تحرک فیزیکی، فعالیت جسمی – روانی و فعالیت اجتماعی است و در هر یک از این سه بعد ضابطه های گوناگونی می تواند قرار گیرد.
اشخاصی که از سلامت اجتماعی برخوردارند، با موفقیت بیشتری می توانند با چالش های ناشی از ایفای نقش های اصلی اجتماعی کنار بیایند : آنان در خانواده هایی زندگی می کنند که از ثبات و انسجام بیشتری برخوردار است و احتمالاً می توانند مشارکت بیشتری در فعالیت های جمعی داشته باشند. باید انتظار داشت تطابق آنان با هنجارهای اجتماعی بیشتر باشد، شرایطی که می تواند نقش مهمی در پیشگیری از انحراف که ابعادی فراتر از قلمرو رفتارهای فردی دارد، داشته باشد.

  

موضوع: جمعیت و بهداشت                                                  


         مقدمه:

توسعه بهداشت به عنوان زیر مجموعه از توسعه بخش اقتصادی اجتماعی نمی تواند متاثر از شرایط کلی نباشد. اگر میزان افزایش جمعت،تولید ناخالص ملی، توزیع درآمد،و... را از نشانگر اقتصادی - اجتماعی بدانیم چگونه می توان از آثار آنها بر بهداشت غافل بود. در این فصل به بررسی رابطه بهداشت و جمعیت و همچنین شاخص های آن می پردازیم

•         تعريف بهداشت:

بهداشت عبارت است از نگهداري و اعتلاي سلامت، پيشگيري از بيماري و افزايش قدرت (جسمي، روحي، اجتماعي) افرادي كه به علت بيماري ناتوان شده‌اند.

•         هدف علوم بهداشت:

•    هدف علوم بهداشت به‌طور كلي عبارت از تأمين شرايط لازم جهت رفاه فردي و اجتماعي است كه تمام فعاليت‌هاي مرتبط با پيشگيري و درمان را دربر مي‌گيرد.

•    سلامت: سلامت  فضای مفهومی  وسيعي دارد و تعريف آن تحت‌تأثير ميزان آگاهي و طرز تلقي جوامع با شرايط گوناگون جغرافيايي و فرهنگي قرار مي‌گيرد. ضمن آنكه يك مفهوم پويا است و با گذشت زمان مفهوم آن تغيير مي‌كند.

•    سلامت عبارت است از برخورداري از آسايش كامل جسمي و رواني و اجتماعي و نداشتن بيماري و نقص عضو كه اين تعريف ايده‌آل و دست ‌نيافتني است.(تعريف سازمان جهاني بهداشت)

v           رابطه بهداشت و جمعیت

v    عوامل بهداشتی موثر در رشد جمعیت

•         مبارزه همگانی با بیماری های عفونی شدید مانند وبا، آبله و طاعون.

•         پیشرفت علم پزشکی و کشف آنتی بیوتیک، واکسن، داروهای جدید، آفت کش ها.

•         بهبود وضعیت ارائه خدمات بهداشتی درمانی و گسترش نظام شبکه.

•         کمک های بین المللی در زمینه های بهداشتی به خصوص به هنگام حوادث غیر مترقبه.

•         ایجاد آگاهی اجتماعی و آموزش بهداشت عمومی در توده های مردم.

•         پیشرفت و نفوذ تکنولوژی در علم پزشکی که منجر به تشخیص سریع تر و دقیق تر بیماریها می گردد.

v    عوامل بهداشتی موثر در کاهش جمعیت

-آموزش بهداشت عمومی.                            - بکار گیری روشهای پیشگیری از بارداری.

•         روش شاخص سازی: در همه شاخص ها زمان ومکان معین مورد تاکید است.

1) ميزانهاي خام (crude rate): كه ميزانهاي عملي مشاهده شده هستند و معمولاً  در كل جمعيت (چه افراد در معرض واقعه و چه افرادي كه در معرض واقعه نباشند) سنجيده مي شوند. به ميزانهاي خام، ميزانهاي استاندارد نشده هم گفته مي شود.       

2) ميزانهاي اختصاصي (specific rate): ميزانهاي عملي مشاهده شده ناشي از علل خاص يا بروز در گروه هاي ويژه (سني، جنسي و ...) يا در يك دوره زماني معين (سالانه، ماهانه و ...) مي باشند.

3) ميزانهاي استاندارد شده: ين ميزانها با روشهاي تطبيق يا استاندارد كردن بصورت مستقيم يا غيرمستقيم بدست مي آيند.

4) نسبت (ratio)يك وسيله ديگر براي اندازه گيري است كه بيان كننده ارتباط بين اندازه دو مقدار تصادفي مي باشد. لزوماً صورت كسر بخشي از مخرج كسر نيست. صورت و مخرج كسر ممكن است داراي فاصله زماني باشند (يعني وقايع مشابهي كه در دو زمان مختلف رخ داده اند). نسبت جنسي كه قبلاً بدان اشاره شده است، يكي از مهمترين شاخص هاي جمعيتي مي باشد كه در قالب نسبت بيان مي گردد. 

5) تناسب (proportion): عبارت از نسبتي است كه اهميت يك جزء را نسبت به كل نشان مي دهد. صورت كسر همواره جزئي از مخرج كسر است و مقدار آن بصورت درصد بيان مي شود.

•  شاخص‌هاي سلامتي و بهداشتی جامعه

از بين شاخص‌هاي مختلف كه براي ارزيابي سلامتي و بهداشت مورد استفاده قرارمي‌گيرد آن دسته از شاخص‌هايي كه عيني حساس و اختصاصي هستند براي ارزيابي سلامت مناسب ‌ترند. شاخص‌هاي بهداشتی جامعه شامل شاخص‌هاي زیستی، اجتماعی،اقتصادي و فرهنگي و روانی مي‌باشد.

میزان مرگ و میرخام: آگاهی از درصد باروری و میزان مرگ و میر در جامعه (که اختلاف آنها میزان رشد جمعیت را نشان می دهد) برای پیش بینی میزان جمعیت در آینده و امکانات رفاهی موردنیاز برای جمعیت جدید ضروری می باشد.

                  تعداد مرگ و مير در كليه سنين در يكسال معين در منطقه معين

1000 r                                                                                      =  ميزان مرگ و مير خام

                                    جمعيت ميانه همان سال در همان منطقه

v    روش محاسبه ميزان مرگ و مير در سن خاص:

             تعداد مرگ و مير در يك سن معين در يك سال معين در منطقه معين

 1000 r                                                                            =  ميزان مرگ و ميردر سن خاص

               جمعيت ميانه همان سن در همان سال در منطقه معين

   v    روش محاسبه ميزان مرگ و مير در جنس خاص:

           تعداد مرگ و مير در يك جنس معين در يك سال معين در منطقه معين

1000 r                                                                              ميزان مرگ وميردر جنس خاص

             جمعيت ميانه همان جنس در همان سال در منطقه معين

v    روش محاسبه شاخص تفاوت دو جنس در مرگ و مير:

                ميزان مرگ و مير مردان در سن معين در منطقه معين و زمان معین

   100r                                                                          =  تفاوت دو جنس در مرگ و مير

                 ميزان مرگ و مير زنان در همان سن در منطقه معين و زمان معین

 v   میزان مرگ ومیر مادران به دلیل عوارض بارداری و زایمان:

نشان دهنده تعداد مرگهای اتفاق افتاده در مادران باردار به علت عوارض بارداری و زایمان درعرض یکسال به ازای هر صدهزار تولد زنده.

                 مرگ  مادران به دلیل عوارض بارداری و زایمان در یک سال منطقه معين

  100000r                                                                            = مرگ و میر  مادران به دلیل

                                موالید زنده همان سال منطقه معين                   عوارض بارداری و زایمان

شاخص دقیق در سنجش خدمات مراقبت مادران است.

علل زیستی : 1- مرتبط با مامایی(مسمومیت بارداری – خونریزی – عفونت های سقط تحریکی )2 - علل غیر مامایی( آنومی، بیماری ها ی قلبی ، کلیوی و...)

عوامل اجتماعی:الف - بارداری و زایمان(سن- مرتبه زایمان- مامای آموزش ندیده – کمی فاصله زایمان) ب- عوامل فرهنگی( بیسوادی – تبعیض علیه زنان – آداب اجتماعی )  ج- عوامل اقتصادی(فقر- سوئ تغذیه) د-  بهداشتی(ضعف بهداشت-کمبود نیروی انسانی-تجهیزات

v    درصد پوشش مراقبتهای پیش از بارداری:

     کل مادرانی که قبل از بارداری در مراکز مراقبت شده انددر منطقه معين و زمان معین

   100 r                                                                        = پوشش مراقبتهای پیش از بارداری

تعداد کل مادران مراقبت شده که در مراکز بهداشتی درمانی یا خانه های بهداشت تحت مراقبت می باشند منطقه معين و زمان معین

 v    درصد پوشش مراقبتهای دوران بارداری:

این شاخص جهت تعیین کلیه مادران بارداری است که جهت مراقبت مراجعه می نمایند لذا حتی یکبار مراجعه نیز محسوب می گردد.در صورت کسر تعداد مادران بارداری که حداقل یکبار جهت مراقبت مراجعه نموده اند قرار داده می شود و در مخرج کسر تعداد مادران باردارمورد انتظار که براساس نصف موالید سال قبل می باشد ، میزان موالید که در زیج محاسبه شده است را در جمعیت ضرب می کنیم و تقسیم بر 2 می نماییم.

      کلیه مادران بارداری است که جهت مراقبت مراجعه منطقه معين و زمان معین

  100r                                                                    =  درصد پوشش مراقبتهای دوران بارداری

      2 /(جمعیتr تعداد مادران باردارمورد انتظار) منطقه معين و زمان معین

v    درصد بروز عوارض پس از زایمان(کل):

در این مورد کلیه مادرانی را که جهت مراقبت پس از زایمان مراجعه می نمایند مورد بررسی قرار دهیم و هر کدام از عوارض ذکر شده را داشته باشند مشخص نماییم وتعداد آن را در صورت کسر و کل زایمانهای انجام شده را در مخرج کسر قرار دهیم لازم به ذکر است که بایستی توجه شود که کلیه مادران حتما جهت مراقبت پس از زایمان مراجعه نمایند.

کلیه مادرانی را که جهت مراقبت پس از زایمان مراجعه می نمایند و عوارض ذکر شده را داشته باشند

100 r                                                                                            = عوارض پس از زایمان

                کل زایمانهای انجام شده منطقه معين و زمان معین

 v    درصد انجام ماموگرافی:

تعداد موارد انجام شده ماموگرافی در بخش دولتی و خصوصی تقسیم بر تعداد زنان 35 سال و بالاتر ازدواج کرده و ازدواج نکرده.(برای تشخیص سرطان  یا توده های دیگر در سینه)

                             موارد انجام شده ماموگرافی منطقه معين و زمان معین

    100 r                                                                                   = انجام ماموگرافی

زنان 35 سال و بالاتر ازدواج کرده و ازدواج نکرده. منطقه معين و زمان معین

v    میزان مرگ و میر در گروه سنی کمترازیک سال:

نشان دهنده تعداد مرگ و میردرکودکان کمترازیک سال درعرض یکسال به ازای هرصد هزار نفر ازکودکان زیریک سال درهمان سال.

                 میزان مرگ  و میردر گروه سنی کمترازیک سال منطقه معين و زمان معین

  100000r                                                                                    = مرگ و میر اختصاصی

                   جمعیت زیریک سال درهمان سال منطقه معين و زمان معین

ü     اهمیت شاخص: بزرگترین رقم مرگ در تمام گروهای سنی

سن: در کشورهای درحال توسعه بیش از 20 % مرگهاست.(50% درماه اول- 50% مرگهای ماه اول درهفته اول – و بیشترین خطر در 12- 48 ساعت اول).

جنس:درکشورهای پیشرفته f>m در برخی از کشورهای درحال رشد بیشتر از یک ماهگی به بعد f

علل میرایی نوزادان:(نارسی- ضایعات حین زایمان- بیماریهای همولیتیک نوزادی- وضع جفت و بند ناف – بیماری های اسهالی) میرایی 1-12 ماهه (بیماریهای اسهالی- واگیری –سوء تغذیه).

-        الگوی باروری (وزن تولد- سن مادر- مرتبه زایمان فاصله تولد-چند قلو زایی- زیادی باروری).

-        عوامل اقتصادی(دسترسی به مراقبت های بهداشتی).

-   عوامل فرهنگی و اجتماعی (تغذیه از شیر مادر – طبقه اجتماعی – بیسوادی – مامای سنتی – شرایط نا مطلوب بهداشتی.

v    میزان مرگ و میر گروه سنی کمتراز5 سال:

نشان دهنده تعداد مرگ ومیر  درکودکان کمتراز5 سال درعرض یکسال به ازای هرصد هزار نفر ازکودکان زیر5 سال درهمان سال.

                 میزان مرگ و میر در گروه سنی کمتراز5 سال منطقه معين و زمان معین

   100000r                                                                 = مرگ و میر گروه سنی کمتراز5 سال

                جمعیت زیرپنج سال درهمان سال منطقه معين و زمان معین

v    میزان مرگ ومیر نوزادان:

               تعداد مرگ ومیرکودکان زیر 28 روز در یکسال منطقه معين و زمان معین

        1000r                                                                               = میزان مرگ ومیر نوزادان   

                    تعداد موالید زنده در همان سال منطقه معين و زمان معین

 ودکان کمتر یا مساوی 28 روز را نوزاد میگویند.بطور معمول این شاخص در هزار تولد زنده محاسبه می شود.نوزادانی که بصورت مرده به دنیا آمده اند ( Still Birth مرده زایی) نبایستی در مخرج کسر در نظر گرفته شود. خاتمه یافتن حاملگی قبل از پایان هفته بیست و دوم حاملگی سقط محسوب می شود. اگربعد از هفته بیست و دوم حاملگی جنین در شکم مادر فوت کند مرده زایی محسوب می شود. اگربعدازهفته بیست ودوم حاملگی جنین پس ازتولدفوت کندمرگ نوزاد محسوب می شود.

v    درصد نوزادان زیر وزن:

                  تعداد نوزادانی که وزن زیر ۲۵۰۰ گرم داشته اند منطقه معين و زمان معین      

 100  r                                                                                               = نوزادان زیر وزن

                             کل نوزادانی که وزن شده اند  منطقه معين و زمان معین    

نوزادان زیر وزن 2500 گرم هنگام تولد و درصد کودکانی که وزنشان در رابطه با  سنشان از 80 % استاندارد کمترند.

 v    درصد تغذیه با شیر مادر :

                تعدادکودکان در این گروه سنی که با شیر مادر تغذیه می شوند منطقه معين و زمان معین

100   r                                                                                              = تغذیه با شیر مادر

                     کل کودکان کمتر یا مساوی 24 ماه منطقه معين و زمان معین

v    درصد حداقل 7 بار مراقبت زیر یکسال:

   تعداد کودکان این گروه سنی که حداقل 7 بار مراقبت شده اند منطقه معين و زمان معین

100 r                                                                              = حداقل 7 بار مراقبت زیر یکسال

                کل کودکانی که 12 ماهه شده اند  در منطقه معين و زمان معین

 این شاخص بصورت سه ماهه از طریق خانه بهداشت به مرکز بهداشت شهرستان گزارش می شود.این شاخص بصورت سه ماهه از طریق مرکز بهداشت شهرستان به مرکز بهداشت استان ارسال می گردد.هنگام محاسبه این شاخص بصورت سالیانه بایستی میانگین فصلی در نظر گرفته شود.در هنگام محاسبه این شاخص در انتهای فصل، مخرج کسر کل کودکانی که در طی فصل گذشته 12 ماهه شده اند در نظر گرفته می شود ودر صورت کسر کودکانی که در فصل گذشته 12 ماهه شده اند و حداقل 7 بار از بدو تولد تا 12 ماهگی مراقبت شده اند، در نظر گرفته می شود.

تنظیم خانواده :تنظیم خانواده به تصمیم گیری اندیشمندانه، داوطلبانه و مسئولانه زوجین بر پایه کسب آگاهی و نگرش صحیح در زمینه ارتقاء سلامت و بهزیستی خانواده اطلاق می شود. به عبارت دیگر تنظیم خانواده به اجتناب از بارداری های ناخواسته و برنامه ریزی نشده اطلاق می شود. تنظیم خانواده همیشه مترادف با کاهش موالید نیست، بلکه به این معناست که زوجین با درنظرگرفتن کلیه جوانب و پس از کسب آمادگی های روانی، اجتماعی و اقتصادی در شرایطی که سلامتی خانواده و جامعه مدنظر قرارگیرد، در مورد زاد و ولد تصمیم گیری نمایند تا بدینوسیله علاوه بر تولد نوزاد سالم و تأمین سلامتی مادر، شرایط مناسب برای رشد و پرورش کودک در آینده نیز تأمین گردد.

v    درصد افراد تحت پوشش برنامه تنظیم خانواده در پایان فصل : 

     کل جمعیت استفاده کننده از وسایل مختلف پیشگیری از بارداری در آخرین روز هرفصل

۱۰۰ ×                                                                          = افراد تحت پوشش برنامه تنظیم خانواده در پایان فصل

 زنان شوهردار در گروههای سنی ۱۰ تا ۴۹ سال منطقه معين و زمان معین

 

 

  شاخصهای منابع فیزیکی و انسانی سلامت

v     نسبت پزشک به جمعیت

تعداد پزشک منطقه معين و زمان معین

1000 r                                                                     = نسبت پزشک

کل جمعیت منطقه معين و زمان معین

v    نسبت دندانپزشک

تعداد دندانپزشک منطقه معين و زمان معین

10000r                                                                 = نسبت دندانپزشک

کل جمعیت منطقه معين و زمان معین

v    نسبت دکتر داروساز

تعداد دکتر داروساز منطقه معين و زمان معین

10000r                                                                      = نسبت دکتر داروساز

کل جمعیت منطقه معين و زمان معین

•         نسبت پرستار

تعداد پرستار منطقه معين و زمان معین

10000 r                                                                     = نسبت پرستار

تعداد کل تخت بیمارستانی منطقه معين و زمان معین

•         نسبت واحد ها و مراکز اولیه سلامت

                                         واحد ها و مراکز اولیه سلامت

10000 r                                                                      = نسبت واحد ها و مراکز اولیه سلامت

                                              کل جمعیت منطقه معين و زمان معین

v    نسبت تخت بیمارستانی به کل جمعیت:

                                       تخت بیمارستانی منطقه معين و زمان معین

10000 r                                                                          = نسبت تخت بیمارستانی

                                       کل جمعیت منطقه معين و زمان معین

v    درصد اشغال تخت در بيمارستان

تخت بیمارستانی در منطقه معين و زمان معین

100 r                                                                             = درصد اشغال تخت

کل بیماران در منطقه معين و زمان معین

 v    شاخصهای هزینه در بخش سلامت

1.      تولید سرانه ناخالص داخلی (بر حسب دلار آمریکا)

2.      هزینه کل پرداختی در بخش سلامت

3.       هزینه کل پرداختی دولت برای سلامت

4.      درصد کل هزینه سلامت در تولید ناخالص داخلی

5.      درصد هزینه کردن دولت برای سلامت به نسبت کل هزینه سلامت.

6.      درصد بودجه وزارت بهداشت به کل بودجه دولت

7.      میزان توزیع عادلانه هزینه های بهداشتی در بین طبقات اجتماعی

 v    شاخص های دیگر

-درصد جمعیت با دسترسی پایدار به سیستم مطمئن فاضلاب - درصد کلی رواج دخانیات در بزرگسالان - درصد رواج دخانیات در بزرگسالان مذکر- درصد رواج دخانیات در بزرگسالان مونث- درصد کلی جمعیت با دسترسی به خدمات سلامت - درصد جمعیت شهری دارای دسترسی به خدمات سلامت محلی - درصد جمعیت روستایی دارای دسترسی به خدمات سلامت محلی - درصد رواج پیشگیری از بارداری  - درصد پوشش مراقبتهای پیش از تولد- درصد تولد توسط پرسنل بهداشت آموزش دیده - درصد یک ساله های ایمن شده با واکسن ب - ث - ژ - درصد یک ساله های ایمن شده با سه دوز واکسن خوراکی فلج - درصد یک ساله های ایمن شده با واکسن (دیفتری-سیاه سرفه-کزاز) - درصد یک ساله های ایمن شده با واکسن سرخک- درصد یک ساله های ایمن شده با واکسن هپاتیت - درصد زنان ایمن شده با دوزهای واکسن کزاز .و...

•         پیشنهادات:

با توجه به نتایجی که از تنظیم خانواده انتظار می رود، باید فعالیت هایی در جنبه های مختلف در این زمینه انجام پذیرد. از جمله این فعالیتها می توان به این موارد اشاره کرد:

1- آموزش نوجوانان در زمینه مسائل دوران بلوغ 2- مشاوره پیش از ازدواج 3- مشاوره ژنتیک 4- مشاوره در زمینه روشهای کنترل باروری و ارائه خدمات لازم در این زمینه 5- آموزش در زمینه تعداد مناسب فرزند و فاصله گذاری  6- آموزش و ارائه مراقبت های لازم حین بارداری (اعم از معاینات، تغذیه، ورزش و غیره) 7- آموزش برای آماده سازی والدین در زمینه زایمان و مسائل مربوط به تولد فرزند  8- آموزش و ارائه خدمات در مورد واکسیناسیون کودک   9- آموزش در مورد تغذیه مناسب  10 - آموزش در مورد مسائل مربوط به تربیت فرزندان  11- آموزش در زمینه برخورد مناسب بابیماریهای کودکان و پیشگیری از بیماری ها 12- آموزش اقتصاد خانواده  13- ارائه خدمات غربالگری بیماریهای مربوط به زنان 14- مشاوره و ارائه خدمت به افراد نابارور 15- مشاوره و ارائه خدمات عقیم سازی و...

منابع:

1- سازمان جهانی بهداشت، آموزش برای بهداشت: دستورالعمل آموزش بهداشتدر مراقبتهای بهداشت اولیهف ترجمه سعید پارسی نیا وسیمین حکمت، انتشارات چهر، چاپ دوم1376.

2-  سازمان جهانی بهداشت، دستور العمل آموزشی برای کارکنان بهداشتی،ترجمه سعید پارسی نیا و دکتر پیام شیخ عطاری، انتشارات وزارت بهداشت ودرمان و آموزش پزشکی چاپ اول 1381.

3-  سازمان جهانی بهداشت ، رویکرد جدید به اموزش بهداشت در مراقبت های بهداشتی اولیه ،ترجمه سید محمد حسین موسوی،شهریار مسعود، انتشارات وزارت بهداشت ودرمان و آموزش پزشکی چاپ اول 1364.

4-    اولس، لیندا،سمنت، اینا، آموزش بهداشت:راههای عملی برای پویندگان بهداشت، ترجمه محمد رضا شید فر، سیاوش 1373.

5-  آصف زاده، سعید، ده گام پژوهش در سیستم بهداشتی درمانی، انتشارات وزارت بهداشت ودرمان و آموزش پزشکی چاپ اول 1379.

6-    خلم سرشت، پریوش، دل پیشه، اسماعیل، آموزش بهداشت و اولویت های بهداشت جهت آموزش، چهر چاپ دوم 1381.

7-    قاضی زاده،  احمد، جمعیت شناسی تحلیلی و تنظیم خانواده ، مرکر پخش اشارت، تهران 1379.

8-    درخشان ،محمد، و همکاران، درسنامه علوم پزشکی ایران (بهداشت و تندرستی) طبیب ، تهران،1380.

 

 

سلامت اجتماعی و ویژگی های آن-(دکترمحسن بهشتی پور)

سلامت اجتماعی و ویژگی های آن-(دکترمحسن بهشتی پور)

 

در چنین حالتی یک نوع فرد گرایی افراطی، خواسته های فردی را در مقابل حیات اجتماعی قرار می دهد. به عبارتی می توان گفت هر نوع ورطه یا فاصلۀ بین فرد و جامعه که به عدم ادغام افراد در چارچوب های اجتماعی می انجامد، به انحرافات اجتماعی میدان می دهد. در تعریف سلامت در سال ۱۹۴۸ که توسط سازمان بهداشت جهانی بیان شد، سلامت اجتماعی یکی از سطوح سلامت کلی فرد بیان شده است. برخی تحقیقات سلامت اجتماعی را با سلامت روانی که شامل رضایت و خوشحالی از زندگی و به همان میزان تعادل میان اثرات مثبت یامنفی است برابر دانسته اما رفاه اجتماعی به معنای سازگاری و تلفیق درون شخص و بین هر شخص با دیگر جامعه و بین اعضای جامعه و دنیایی است که در آن زندگی می کنند. و تعریف آن چنین است: “چند و چون قیود درونی هر شخص و دامنه ی مداخله ی او در جامعه. بُعد اجتماعی سلامتی شامل سطوح مهارت های اجتماعی، عملکرد اجتماعی و توانایی شناخت هر شخص از خود به عنوان عضوی از جامعه ی بزرگتر است. به طور کلی از دید سلامت اجتماعی هر کسی عضوی از افراد خانواده و عضویک جامعه ی بزرگتر به حساب می آید و بر شرایط اقتصادی و اجتماعی و رفاه “تمامیت شخص” در رابطه با شبکه ی اجتماعی، توجه می شود. ریشه ی سلامتی اجتماعی در “محیط زیست مادی مثبت” (یعنی متوجه بر موضوع های اقتصادی و اقامتی ) و “محیطی زیست انسانی مثبت” است که شبکه اجتماعی مشخص را در نظر می گیرد) . کلید تصمیم گیری این است که بخشی از سلامت اجتماعی قسمتی از سلامت فردی است و این سلامت فردی میزان واکنش درونی افراد است که به صورت احساسات، افکار، رفتار، رضایت یا عدم رضایت از محیط اجتماعیشان نشان داده می‌شود. سلامت اجتماعی را به عنوان گزارش فرد از کیفیت روابطش با افراد دیگر(نزدیکان و گروههای اجتماعی) که وی عضوی از آنهاست تعریف می کنند و معتقدند که مقیاس سلامت اجتماعی بخشی از سلامت فرد را می سنجد و شامل پاسخهای درونی فرد(احساس‏، تفکر و رفتار) است که نشانگر رضایت یا فقدان رضایت فرد از زندگی و محیط اجتماعیش می باشد. کیفیت زندگی و عملکرد شخصی فرد را نمی توان بدون توجه به معیار های اجتماعی ارزیابی کرد. و عملکرد خوب در زندگی چیزی بیش از سلامت روانی است و تکالیف و چالش های اجتماعی را نیز دربرمی‌گیرد. همانطور که از تعاریف بالا می‌توان فهمید، بین مفهوم سلامت روانی و سلامت اجتماعی فاصله نزدیکی وجود دارد همچنین مطالعات نشان داده اند که معیارهای (مقیاس های) سلامت اجتماعی همبستگی مثبت و معتدلی بامعیارهای سلامتی روانی دارند.
اما باید توجه کرد که میزان سلامت روانی بیانگر رضایت و عاطفه مثبت فرد در ارتباط بازندگی به معنای کلی (نه فقط زندگی اجتماعی) است . ابعاد سلامت روانی یک بازتاب درونی از سازگاری فرد و دیدگاهش نسبت به زندگی را ارائه می دهد. تنها یکی از ۶ بعد سلامت روان (روابط مثبت با دیگران) بیانگر توانایی بر قراری و حفظ روابط صمیمی و اطمینان بخش بین فردی است . لذا در حالی که سلامت روانی بیانگر بعد خصوصی و شخصی ارزیابی های عملکرد فرد است، سلامت اجتماعی بیشتر به ابعاد اجتماعی و عمومی که افراد توسط آن عملکردشان را در زندگی ارزیابی می کنند، توجه می‌کند. در حقیقت سلامت اجتماعی شامل عناصر متعددی است که این عناصر درکنار یکدیگر نشان می دهند که چگونه و در چه درجه ای افراد در زندگی اجتماعی خود خوب عمل می کنند. مثلاً به عنوان همسایه ،همکار، همشهری و…
ارزیابی پتانسیل و مسیر جامعه است. باوری است که به جامعه پتانسیل می بخشد.
افراد سالمتر در مورد شرایط و آیندۀ اجتماع امیدوار هستند. آنها می توانند پتانسیلی که در یک اجتماع به هم پیوسته وجود دارد را تشخیص دهند و باور دارند که جهان می تواند برای انسانهایی چون آنها بهبود یابد. شکوفایی اجتماعی عبارت است از ارزیابی توان بالقوه و مسیر تکاملی اجتماع و باور به این که اجتماع در حال یک تکامل تدریجی است و توانمندی های بالقوه ای برای تحول مثبت دارد که از طریق نهاد های اجتماعی و شهروندان شناسایی می شود . افراد سالم در مورد شرایط آینده جامعه امیدوار و قادر به شناسایی نیرو های جمعی هستند و معتقدند که خود و سایر افراد از این نیروها و تکامل اجتماع سود می برند. شکوفایی اجتماعی معادل مفهوم خود تعیین گری و رشد شخصی در سلامت روانی است. خود تعیین گری به این معناست که فردی که از رشد شخصی برخوردار است باور دارد که خود سازنده سرنوشت خویش است خود را در حال تحول مستمر و دارای نیروهای بالقوه می داند که تلاش می کند تا این نیروها را شکوفا کند. شکوفایی اجتماعی یعنی باور به این که اجتماع سرنوشت خویش را در دست دارد و به مدد توان بالقوه اش مسیر تکاملی خود را کنترل می کند.
مفهوم سلامت اجتماعی را شامل ابعاد عملکرد مثبت ذهن و روان می داند بررسی رابطه کیفیت زندگی و سلامت روانی اجتماعی صورت گرفته است . سطح سلامت روانی مرد م از نظر علام جسمانی، اضطراب و بی‌خوابی، نارسایی با عملکرد اجتماعی و افسردگی چه رابطه‌ای دارد؟ بر اساس یافته‌های این تحقیق، تفاوت معنادار و مثبت میان کیفیت زندگی با سلامت عمومی کل، علایم جسمانی، اضطراب و بی‌خوابی، نارسایی در عملکرد اجتماعی و افسردگی وجود دارد. به عبارت دیگر، رابطه ابعاد کیفیت زندگی و ابعاد سلامت عمومی بیانگر وجود تفاوت معنی دار یک صدم تا پنج صدم میان مقایس‌های عملکرد جسمانی، کارکرد نقش جسمی، درد بدنی، سلامت عمومی، سرزندگی، علمکرد اجتماعی، کارکرد نقش هیجانی و ابعاد سلامت عمومی شامل شکایات جسمانی، اضطراب و بی‌خوابی، نارسایی در عملکرد اجتماعی و افسردگی دارد. این مطالعه نشان داد که “میان کیفیت زندگی و سلامت عمومی رابطه معنی‌داری وجود دارد به گونه‌ای که با بهتر شدن کیفیت زندگی افراد، سطح سلامت روانی آنها نیز افزایش می‌یابد. همچنین “میان کیفیت زندگی و شکایت جسمانی رابطه معناداری وجود دارد، بدین معنی که شکایت جسمانی، کیفیت زندگی افراد را تحت تاثیر قرار می‌دهد. یافته‌های این پژوهش همچنین اثبات کرد که رابطه‌ای میان کیفیت زندگی و افسردگی وجود دارد به گونه‌ای که افسردگی، کیفیت زندگی افراد را تحت تاثیر قرار می‌دهد. پژوهشگران این تحقیق همچنین توصیه کردند که کیفیت زندگی اجتماع ، به عنوان چارچوبی برای ارائه خدمات و تخصیص منابع در نظر گرفته شود. در این پژوهش توصیه پژوهشگران به این استنتاج منتهی شد که افزایش خدمات و تخصیص منابع بیشتر برای افراد جامعه به بهبود کیفیت زندگی آنان خواهد انجامید .نهاد خانواده ستون اصلی فرهنگ‌سازی و سلامت اجتماعی است و تصمیم سازان باید مراقبت لازم را از خانواده‌ها و با مشارکت آنان آغاز کنند. ترویج بی‌بند و باری و مواد مخدر هدف دشمنان در به زانو آوردن سلامت اجتماعی است و باید با هوشیاری و با همکاری نهادهای رسانه‌ای، آموزشی و خانواده این توطئه را مهار کرد. نبود متولی واحد برای امور فرهنگی در جامعه نیز از مشکلات جدی است که باید در سطح کلان برای آن چاره‌اندیشی شود. برنامه‌ریزی برای همگانی کردن آموزش مهارت زندگی به مردم به ویژه زنان و قشر جوان می‌تواند نتایج مفیدی در کاهش آسیب‌های اجتماعی و ارتقای فرهنگ فردی و اجتماعی داشته باشد. حوادث رانندگی و جوانان، شاخص‌های بین‌المللی سلامت جوانان، خانواده شاد و با نشاط و امنیت اجتماعی در دو گروه هدف و شهروندان، از جمله عناوین این کتب خواهد بود. سلامت اجتماعی، سلامت معنوی، سلامت جسمی و همایش نوروپسیکولوژی ، همچنین چهار نظرسنجی پیرامون نظرات جوانان در مورد رفتارهای پرخطر و شیوع آن، تنوع طلبی و تجمل گرایی و طرح امنیت اجتماعی در دو گروه هدف بررسی رابطه حمایت اجتماعی با وضعیت سلامت روانی،‌ مقایسه سلامت روان و سازگاری اجتماعی، شناسایی و تحلیل عوامل موثر بر ارتقای امنیت زنان در محیط شهری، بررسی و مقایسه بین باورهای غیرمنطقی و هوش هیجانی در نوجوانان بزهکار و عادی و بررسی آسیب پذیری دختران ساکن در پانسیون‌های شهر تهران همچنین ویژگی‌های موضوعات مرتبط با شخصیت نوجوانان و ادراک آنان از سبک‌های تربیتی والدین در نوجوانان عادی و بزهکار، بررسی تاثیر آموزش مولفه‌های هوش هیجانی، مقایسه و بررسی سبک‌های مقابله با استرس بین افراد عادی و مبتلا به سوء مصرف مواد افیونی، بررسی عوامل اجتماعی و محیطی موثر بر وندالیسم در بین نوجوانان و تاثیر منفی تعدیل کننده متغیرهای سخت کوشی و کمال گرایی بر رابطه بین استرس و پاسخ‌های فیزیولوژیک
بحث سلامت و بهداشت جوامع انسانى یکى از مهم ترین مسائلى است که هر انسان دلسوزى باید هم به آن بیندیشد و هم توجه بکند. عوامل گوناگونى بر سلامت و بهداشت اثر دارد.. بالاخره همان طورى که اقلیم محیطى یکپارچه است، جامعه بشرى هم محیطى یکپارچه است و همه تغییرات و تحولات روى کل جامعه بشرى اثر مى گذارد. امروز نه تنها سلامت جسمى، بلکه سلامت روانى و فکرى و رفتارى و سایر بخشهاى مربوط به انسان باید مد نظر قرار بگیرد یک حرکت گسترده و وسیع براى توسعه سلامت و بهداشت آغاز شده شما حتماً مى دانید که سلامت روان و فکر و آرامش روحى تأثیر بسیار زیادى بر سلامت جسمى دارد. امروز امنیت روانى و اقتصادى دو عامل است که [نبود آن] منشأ بسیارىازنگرانیهاوبیماریهاىروانیست
براى برقرارى امنیت روانى و اقتصادى ما باید هم از محلات، مناطق، شهرها و کشورها شروع کنیم و هم نگاهى به محیط بین الملل داشته باشیم. امروز بسیارى از برنامه هاى توسعه بهداشت به نقش مذهب در سلامت اشاره کردند. قطعاً رابطه مستقیمى بین روان و جسم هست همه پبامبران آمده اند تا بشر را به یک زندگى سعادتمند دعوت بکنند. خداوند پیامبران را براى سعادت بشر فرستاد. اگر بشر به تنهایى مى توانست زندگى سعادتمندانه اى براى خودش ایجاد بکند، قطعاً نیازى به ارسال رسل و پیامبران، نبود. پیامبران، رهبر و هدایتگر انسانها به سمت کمال مادى و معنوى هستند. آموزه هاى پیامبران بهترین دستورالعمل براى زندگى سالم، فردى و اجتماعى است. چه زیباست که ما در آموزه هاى پیامبران الهى دستورهاى بسیار مهم و گسترده در رفتار شخصى، در محیط خانواده و حتى در خلوت فردى، در محله، با همسایگان، همشهریان، هموطنان و سایر ملل را مشاهده مى کنیم. در آموزه هاى پیامبران دستورهاى اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى در یک نظم و انسجام کامل مشاهده مى شود. دستورهاى پیامبران، یک نظام و یک مکتب زندگى است. بدون بازگشت به مسیر و فرهنگ پیامبران مطمئن باشید و مطمئن باشیم که دستیابى به قله سلامت و سعادت امکان پذیر نیست. گرچه تلاشهایى که شما و امثال شما هم انجام مى دهید، برخاسته از یک تعهد اخلاقى است که ریشه آن در ایمان به خدا و به پیامبران الهى است.

عوامل اجتماعی و نقش تعیین کننده آن ها در سلامت روان

عوامل اجتماعی و نقش تعیین کننده آن ها در سلامت روان

 
 

 

 

سلامت معنوی و روانی:

سلامت روان به عنوان حالت رفاهی که در آن هر فرد ظرفیت های خود را شناخته، بتواند با استرس های طبیعی زندگی خود کنار آمده، به طور موثر و مولد کار کند و نیز قادر باشد در اجتماع مشارکت نماید، تعریف شده است. اختلالات روانی و رفتاری در تمام کشورها شایع اند و مشکلات عدیده ای را نیز ایجاد می نمایند. افراد مبتلا به این گونه اختلالات اغلب با مسائلی از قبیل انزوای اجتماعی، کیفیت بد زندگی و مرگ و میر بیشتر دست به گریبانند. هم چنین این اختلالات خود منجر به تحمیل هزینه های گزاف اقتصادی و اجتماعی نیز خواهند شد. مطالعات نشان داده است که شیوع اختلالات روانی از قبیل افسردگی، اضطراب و ... در شرایط بیکاری، درآمد کم، تحصیلات محدود، شرایط کاری پر تنش، تبعیض جنسیتی و شیوه های زندگی ناسالم بیشتر است . از آنجا که بسیاری از تعیین کننده های کلان سلامت روان در سطوح مختلف حکومت پراکنده اند ، بهبود وضعیت سلامت روان نیز نیازمند اتخاذ سیاست ها و راهکارهای مرتبط توسط سایر بخش ها می باشد. به عبارت دیگر، برخی از سازمانها و ارگانها، به غیر از بخش سلامت، با عوامل تأثیر گذار بر اختلالات روانی و رفتاری در ارتباط اند، بنابراین خود آن سازمان ها و ارگان ها لازم است سیاست ها و راهکارهای لازم را اتخاذ نمایند. همکاری بین بخشی برای تأمین سیاست های سلامت روان نقش بسیار ساختاری و مهم دارد.

سلامت معنوي به عنوان يكي از ابعاد سلامتي در كنار سلامت جسمي، ذهني و اجتماعي مطرح شده است. ديدگاه معنوي بر روي باورها، نگرش ها، ارزشها و رفتارها تأثير عميق دارد و بر روي بيوشيمي و فيزيولوژي تأثير مي گذارد. اين تأثير روي فكر و بدن به نام تندرستي معنوي ناميد مي شود. ديدگاه معنوي از چهار طريق روي سلامت جسمي، رواني و اجتماعي تأثير مي گذارد:

رفتارهاي بهداشتي: تعهد ديني و معنويت موجب فعال سازي مسئوليت پذيري شخص در زمينه اصول و باورهاي مندرج شده در دين مي شود كه اثرات جسماني و رواني را نيز به خود اضافه مي كند مانند رفتارهاي تغذيه اي توصيه شده در اديان.

حمايت اجتماعي: انجام مناسك ديني و معنوي توصيه شده در دين موجب افزايش حمايت اجتماعي شده كه مؤلفه اخير يكي از تعيين كننده هاي اجتماعي سلامت شناخته شده است. دين تعاملات اجتماعي را افزايش داده و حمايت اجتماعي را به عنوان يك منبع ارتقاي سلامت فراهم مي آورد. نقش حمايت اجتماعي در كاهش واكنش پذيري قلبي و عروقي، تسهيل بهبودي پس از حمله قلبي و كاهش ساير عوامل خطر و از جمله كاهش استرس ثابت شده است. حمايت اجتماعي با افزايش ميزان جان به در بردن از انواع مختلف سرطان رابطه دارد.

خصوصيات فيزيولوژيك بدن: احساس رضايت ناشي از ديدگاه معنوي ، روي سيستم ها و ارگان هاي بدن مانند قلب و عروق، ايمني و ... تأثير تقويت كننده دارد. اثرات مافوق طبيعي كه براي انسان ناشناخته مانده است.

نتيجه اين تأثيرات پيشگيري از بيماري، افزايش تحمل بيماري، بهبود سريع تر بيماري، كاهش ميزان استفاده از خدمات بهداشتي- درماني و تعامل سالم فرد در اجتماع است كه در تحقيقات مختلف، اين مسئله نشان داده است.

لذا با توجه به دین مبین اسلام و دستورات موکد آن در زمینه های مرتبط با سلامت جای دارد جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشور پیشرو اسلامی و پرچمدار مبانی اسلامی و شیعی در جهان در زمینه ترویج و تقویت این بعد از سلامت گام بردارد و نسبت به ارائه الگو در زمینه سلامت معنوی اقدام نماید.

بیکاری و امنیت شغلی:

امنیت شغلی باعث افزایش سلامتی، رفاه و رضایت شغلی می گردد، در عوض میزان بالای بیکاری موجب بیماری و مرگ زودرس می شود. اثرات بیکاری بر روی سلامت در نتیجه مسائل روحی- روانی و مسائل مالی به وجود می آید. اضطراب در مورد نا امنی شغلی یکی از تعیین کننده های مهم سلامتی است. ناامنی شغلی بر میزان های ابتلا به بیماری های اضطرابی و افسردگی و نیز قلبی عروقی و عوامل خطر آنها تأثیر به سزایی دارد. البته صرف داشتن یک شغل همیشه ضامن سلامتی جسم و روان نیست و در این خصوص کیفیت شغلی نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار است. ایجاد شرایط کاری اشتغال منصفانه و کارهای مناسب و در خور شأن مردم، هم از دیدگاه توسعه اقتصادی و هم از دیدگاه عدالت در سلامت ارزشمند است. در واقع اشتغال منصفانه به معنی شرایط عادلانه در جذب افراد برای مشاغل و تکمیل کننده مفهوم کار مناسب است. ارتباطات شغلی ، رفتارها، پیامدها و عملکردهای شغلی، خود جزء عوامل کلیدی و مهم تأثیر گذار بر سلامت روان کارکنان محسوب می گردد. منظور از کار مناسب نیز تأمین فرصت هایی برای شغل های مولد با درآمد منصفانه، امنیت محیط کاری و حمایت اجتماعی از خانواده است.

آموزش و تحصیلات:

ساختار و اساس سلامت روان هر فرد در دوران کودکی شکل می گیرد. فقر به عنوان یکی از تعیین کننده های زمینه ای سلامت و ناخوشی محسوب شده و سواد و تحصیلات به عنوان ابزاري مهم جهت خروج از فقر شناخته شده است. تحقیقات در زمینه ی نابرابری های سلامت نشان داده اند که هرچه میزان تحصیلات کمتر باشد، وضعیت سلامت جسمي ورواني نیز نامطلوب تر خواهد بود. علت این است که سواد و تحصیلات یکی از قوی ترین نشانگرهای وضعیت اقتصادی اجتماعی فرد به شمار می آید.

مسکن

مطالعات نشان داده است که ارتباط قوی بین محله ای که فرد در آن زندگی می کند، وضعیت کیفی مسکن وی و سلامت اش وجود دارد. شواهدی در زمینه ارتباط بین فضای ناکافی در منزل و بیماری روانی و رفتاری وجود دارد . از سوی دیگر دسترسی به محلی برای سکونت نیز بر سلامت اثر گذار است. به عنوان مثال افزایش قیمت خرید مسکن و نیز قیمت اجاره بهای آن در چند سال اخیر مشکلات سلامت (اضطراب، افسردگی)بسیاری را برای افراد کم درآمد ایجاد کرده است. لذا اتخاذ سیاست های عمومی که بتواند تأمین کننده مسکن با کیفیت مطلوب و محله های مناسب برای زندگی خصوصا افراد و طبقات محروم جامعه باشد از ضروریات سلامت و ارتقاء عدالت در سلامت کشور است.

محیط زیست:

بررسی ها نشان داده اند از عواملی که موجب افزایش بیماری‌ها در سال‌های گذشته بوده، شدت یافتن آلودگی‌هایی است که در محیط اطراف وجود دارد. شاید در شهرها مهم‌ترین عامل ایجاد محیط زیست آلوده، آلودگی هوا ناشی از کارخانه‌های موجود در شهرها و حومه، ترافیک شهری، آلودگی‌های صنعتی و آلودگی‌های مراکزی مثل بیمارستان‌ها باشد. محیط زیست نه تنها بیماری‌های جسمی بلکه بیماری‌های روحی و روانی را نیز موجب می‌شود. ثابت شده، در بعضي از بیماری‌های روحی ـ روانی مثل افسردگی یا اسکیزوفرنی‌ها، آلودگی‌ هوا فرد را مستعد به این بیماری‌ها می‌کند. آلودگی هوا حتی می‌تواند بر روی جنین در خانم‌های باردار نیز تأثیر منفی داشته باشد. لذا ضروری است اقداماتی انجام داد تا آسیب‌پذیری در برابر عوامل زیانبار محیط زیست را به حداقل رساند و سلامت آحاد جامعه را فزون تر نمود.

حمایت اجتماعی :

يكي از عوامل تعيين كننده سلامت انسان بهره‌مندي از حمايت‌هاي اجتماعي به معناي اقدام‌هاي كمكي در شرايط سخت زندگي براي نوع بشر است.

سلامت اجتماعي به چگونگي وضعيت ارتباط فرد با ديگران در جامعه می پردازد. هر نوع قطع ارتباط بین فرد و جامعه، به گونه ای که افراد در چارچوبهای اجتماعی جذب نگردند، زمینه ای مساعد برای رشد انحرافات اجتماعی و پیدایش مشکلات سلامت روان می باشد. در تعريف سلامت در سال 1948 كه توسط سازمان بهداشت جهانی بيان شد، سلامت اجتماعي یکی از سطوح سلامت کلی فرد بيان شده است. بُعد اجتماعی سلامتی شامل سطوح مهارت های اجتماعی، عملکرد اجتماعی و توانایی شناخت هر شخص از خود به عنوان عضوی از جامعه ی بزرگتر است. سلامت اجتماعی را به عنوان گزارش فرد از کیفیت روابطش با افراد دیگر(نزدیکان و گروههای اجتماعی) که وی عضوی از آنهاست تعریف می کنند و معتقدند که مقیاس سلامت اجتماعی بخشی از سلامت فرد را می سنجد و شامل پاسخهای درونی فرد(احساس‏، تفکر و رفتار) است که نشانگر رضایت یا فقدان رضایت فرد از زندگی و محیط اجتماعیش می باشد. کیفیت زندگی و عملکرد شخصی فرد را نمی توان بدون توجه به معیار های اجتماعی ارزیابی کرد و عملکرد خوب در زندگی چیزی بیش از سلامت روانی است و تکالیف و چالش های اجتماعی را نيز دربرمي‌گيرد.

حاشیه نشینی و مناطق محروم دور افتاده

در تمام جوامع گروه هایی وجود دارند که بنا به دلایل مختلف، شرایط زندگی متفاوتی با سایر افراد جامعه داشته و از بسیاری از مزایای اجتماعی که سایر افراد جامعه برخوردارند از جمله خدمات سلامت محروم می مانند مثل حاشیه نشین ها، گروه های مختلف قومی و... مواردی که معمولاً در مقایسه با دیگران مورد غفلت قرار می گیرد مواردی از قبیل امکان برخورداری از تحصیل، شرایط اشتغال برابر و یا برخورداری از حمایت های اجتماعی می باشند. این قبیل محرومیت ها سبب محدودیت روابط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، شرایط بد کاری، حقوق نامناسب، درآمد کم و تغذیه نامناسب این گروه ها شده که خود می تواند اثرات منفی بر سلامت روان آنان ایجاد نماید.

حوادث و بلایا:

سلامتي و زندگي بشر همواره در معرض تهديدات و خطرات ناشي از حوادث و سوانح قرار دارد. در اين ميان افراد زيادي جان و يا سلامتي خود را از دست داده و همه ساله خسارات جاني و مالي زيادي به بار مي‌آيد. توسعه سريع اجتماعي، اقتصادي و بهره مندي از فناوري ها و امكانات جديد، بدون زير ساخت هاي فرهنگي و اجتماعي و تغيير سريع الگوهاي زندگي، بدون توجه به پيش نيازهاي ضروري براي پذيرش اين دگرگوني ها، همگي به اين منجر شده كه ميزان بروز حوادث عمدي و غير عمدي، تلفات انساني و زيان هاي اجتماعي و رواني ناشي از آن به شدت افزايش يافته و به يك مشكل جهاني و كشوري مبدل شود. روند تصاعدي آسيب‌هاي ناشي از حوادث ‌راه‌ها آن را به عنوان يك مشكل سلامتی جدي مطرح كرده، طوری که: در سطح جهان، هر روز 3242 نفر در اثر آسيب‌هاي ترافيكي جان خود را از دست داده و بين 20 تا50 ميليون نفر دچار آسيب يا ناتواني مي‌شوند و آسيب‌هاي ترافيكي در حال حاضر در ميان علل مرگ و مير در جهان با سهم 21 درصد در رتبه يازدهم قرار دارد و رتبه آن در ايران، جايگاه دوم است.

همچنین با عنایت به حادثه خیز بودن کشور ما از نظر حوادث طبیعی مانند سیل و زلزله و شیوع زیاد این حوادث نسبت به بسیاری دیگر از نقاط جهان ،آمادگی و برنامه ریزی وسیع و همه جانبه کشوری در مورد این حوادث ضروری می نماید

داشتن زندگی طولانی در گرو ورزش

داشتن زندگی طولانی در گرو ورزش

تحقیقات جدید نشان می‌دهد داشتن زندگی طولانی در گرو داشتن خواب کافی است

محققان متوجه شدند افرادی که تا 100 سالگی یا بیش‌تر عمر کرده‌ اند با احتمال بیش‌تری نسبت به دیگران ، 10 ساعت یا بیش‌تر در طول شب می‌خوابند



آن‌ها هم‌چنین متوجه شدند این افراد نسبت به اشخاصی 60 تا 70 ساله خواب بهتری در طول شب داشته اند و حتی زمانی که فاکتورهای دیگری نیز در این تحقیقات منظور شد این نتایج به قوت خود باقی ماند

این تحقیقات در کشور چین انجام شده است که دارای بیش‌ترین جمعیت افراد مسن در جهان است.

اما محققان معتقدند این مطالعات برای دیگر کشورهایی که دارای جمعیت در حال پیر شدن هستند مفید و با اهمیت خواهد بود . از جمله این کشورها می‌تواند بریتانیا را نام برد

این تحقیقات که روی 15 هزار نفر انجام شده است نشان می‌دهد که در مجموع مردان خواب بهتری نسبت به زنان دارند

از میان این افراد که نزدیک به 2 هزار و 800 نفر بیش از 100 سال سن داشتند پرسیده شد که در طول یک روز چند ساعت می‌خوابند و خواب آن‌ها چگونه است.در این تحقیقات همه ساعات خواب، حتی خواب های کوتاه نیمروزی نیز محاسبه شد

به طور متوسط شرکت کنندگان در این تحقیق اعلام کردند که در شبانه روز 7 و نیم ساعت می‌خوابند

اما محققان متوجه شدند افرادی که بیش از یک قرن عمر کرده اند دارای بیش‌ترین ساعت خواب در بین اعضای گروه هستند

این افراد با کم‌ترین احتمال جزو گروهی هستند که کم‌تر از 5 ساعت در روز می‌خوابند و با احتمال تقریبا سه برابر در گروهی هستند که بیش از 10 ساعت در روز می‌خوابند

دانشمندان معتقدند رابطه بین سلامت کلی بدن ، کیفیت خواب و شانس زندگی کردن تا سنین بالا در پشت این تحقیقات نهفته هستند

دانان گو از دانشگاه پورتلند استیت که این تحقیقات را انجام داده است در این باره گفت : سن و وضعیت سلامت هر شخص ارتباط زیادی با کیفیت خواب و طول مدت آن دارد

برای مثال در این تحقیقات که نشریه خواب به چاپ رسیده است مشخص شد افرادی که وضعیت سلامت خود را نامساعد می‌دانند با احتمال 50 درصد کم تر از افرادی که خود را از لحاظ وضعیت سلامتی در وضع طبیعی و خوبی می‌دانند دارای خوابی در طول شب هستند

اگرچه دانشمندان می‌گویند این تحقیقات با هدف مشخص کردن فاکتورهای زندگی طولانی بعضی از انسان‌ها انجام نشده است ، اما این یافته‌ها نشان می‌دهد که ما نباید در مورد افزایش مشکلات خوابیدن در افراد مسن نگران باشیم.در گذشته پزشکان معتقد بودند با افزایش سن، انسان‌ها مشکلات بیش‌تری برای خوابیدن پیدا خواهند کرد

اما دکتر گو معتقد است داشتن مشکلات خواب در دوران سالمندی بیش‌تر به دلیل شرایط و مشکلات فیزیکی و روانشناسی است و نه به دلیل افزایش سن